سال نو بر همگان مبارک باد به امید سال پر از پیروزی و امید برای ایران و ایرانی

اعدام “شیخ نمر” ، جمهوری اسلامی ایران و منافع ملی ایرانیان

تحلیل سیاسی هفته
قسمت اول – حرکات سیاسی شیعیان در منطقه و گسترش حوزه نفوذ ” نظام اسلامی”

در این نوشته موضوع زیر مورد بررسی قرار می گیرد
1- از زوایه نگرش به منافع ملی و بلند مدت “ایرانیان ” باید چگونه با موضوع اعدام ” شیخ نمر ” بر خورد کرد .
سالهای بسیاری از کشته شدن بعضی از روحانیون شیعه که با ” نظام پهلوی” درگیر مبارزه قدرت شده بودند می گذرد . یا ددارم که وقتی مثلا ” شیخ حسین غفاری” در سال 1353 بدلایلی در زندان قصر ، سکته کرده و فوت کرد ، مبارزان سکولار ، ملی گرا و حتی چپ در بزرگداشت وی سینه سپرکرده و به افشا گری نظام سیاسی وقت پرداختند . در اعلا میه ای که در همان زمان در این باره چاپ شد گفته می شد که جسد ” شیخ حسین ” در زیر شکنجه و با روغن داغ و مته ای در سر و دست و پاهای بریده برای دفن به خانواده اش تحویل شده است . من که خود آن زمان در متن این موضوع بودم می دانستم که جسد شیخ پس از سکته ساده به خانواده وی “هادی غفاری ” تحویل شده بود تا به خاک سپرده شود . اما دستگاه تبلیغاتی روحانیت مخالف نظام سیاسی وقت در ایران از همین موضع سکته ساده ، کشته شدن زیر شکنجه . از شیخ پیر قهرمانی ساختند و ما بعضی ایرانیان هم با پذیرش این دروغ و فقط برای دمیدن در کوره مبارزاتی ضد پهلوی به پخش آن اعلامیه ها پرداختیم .
در تبلیغات اخیر روزنامه های وابسته به جمهوری اسلامی نیز دیده می شد که ” شیخ نمر ” را شکنجه کرده اند و دندانش را شکسته اند و …. . آیا ما ایرانیان یکبار دیکر باید زیر بار هزینه قدرت گیری ” روحا نیت شیعه” آنهم در عربستان سعودی ” برویم و زنجیر های اسارت خود را محکمتر کنیم ؟
براستی ما ایرانیان آزادیخواه که در طول تاریخ و در همین مبارزات اخیر ضد “پهلوی ” از “آل علی” و” روحانیت شیعه” دفاع کرده و برای آنان دل سوزانده ایم جه طرفی بسته ایم که اکنون باید برای “شیخ نمر ” دل بسوزانیم ؟
می گویند ” شیخ نمر ” بسیار ارام سحن می گفته است و قصد بر قراری نظام سیاسی از نوع جمهوری اسلامی را نداشته است . اما “شیخ حسین غفاری ” هم فقط در حرمت ” گوشت یخزده ” حرف میزد و از بی حجابی زنان ایرانی نگران بود . اما فرزندان فکری و نسبی وی بعد از بقدرت رسیدن مانند گرگان گرسنه به جان ملت خود افتادند و آن کردند که مردم ما تا امروز هم به مصیبت های ناشی از بقدرت رسیدن روحانیت شیعه دچار هستند . البته شما خواننده عاقل ازمن سئوال خواهید کرد که این “شیخ نمر” که دخلی به ایران نداشته است و اگر هم آتش می شد حداکثر ” عربستان سعودی ” را می سوزاند .
البته من به چنین سئوال کننده ای نه با نگاه متعجب که با استدلال جواب خواهم داد که مرحوم شیخ در نظرات سیاسی اشان قائل به این موضوع بوده اند که ” قطیف و احساء ” را از عربستان جدا کرده و با اتحاد با بحرین یک دولت قدرتمند شیعی” تشکیل دهند ” . هر چند که من بعنوان یک ایرانی و.بطور مستقیم نباید نگران تمامیت ارضی ” عربستان سعودی ” باشم اما هر ایرانی که به هر شکل ادامه حاکمیت نظام اسلامی بر کشور مان را ، مخالف منافع ملی کشور بداند ، حق دارد و باید نگران بوجود آمدن دولت های شیعی جدید که متحد بالقوه “جمهوری اسلامی ” خواهند بود باشد . تجربه بیش از سه دهه حاکمیت نظام اسلامی بر کشورمان بروشنی نشان داده است که جمهوری اسلامی با هر موفقیت در صحنه بین المللی ، سرکوب را در داخل به نحو قابل ملاحظه ای شدت داده است !!.
جمهوری اسلامی حتی ازصرف وجود نهضتهای شیعی در منطقه بعنوان کارت بازی در معادلات قدرت با قدرت های بین المللی استفاده کرده و بر عمر خیانت بار خود می افزاید .
ما ایرانیان مبارز در تحلیل هر مسئله ای قبل از پرداختن به آن موضوع از زاویه های دیگری از جمله حقوق بشر وتضادهای احتمالی و بالقوه با قدرت های منطقه ای باید به موضوع مورد بحث از این زاویه بنگریم که حادثه مفروض چه ارتباطی با تقویت و یا تضعیف نظام سیاسی حاکم بر کشور مان که ما خواهان سرنگ.نی آن هستیم دا رد . فرض کنید “شیخ نمر ” آنطور که می خواست مناطق شرقی “عربستنان سعودی ” را از آن کشور جدا کرده و با بحرین ، یک جمهوری قدرتمند شیعی می ساخت ، ” حوثی” ها هم بر ” یمن ” و تنگه باب المندب حاکم می شدند ، جمهوری اسلامی هم با حمایت از این قدرت های شیعی ، باز وهای خود را به این مناطق نیزگسترش میداد و بیش ازبیش تقویت میشد . در چنین حالتی ما ایرانیان تضعیف و سر نگونی این نظام را حتی به خواب هم نخواهیم دید . ما نمی توانیم و نباید نسبت به هر حادثه ای که باعث تقویت نظام اسلامی حاکم بر کشورمان می شود بی تفاوت وبا آن موضوع از سر غفلت بر خورد کنیم .
امروز در منطقه و جهان حرکات عدالتخواهانه شیعه و سنی وسایر گرایش های سیاسی و اجتما عی وجو دارند ، اما ما نمی توانیم و نباید فراموش کنیم که حرکات شیعیان در منطقه خاور میانه به ایزاری در دست جمهوری اسلامی و در حهت تحکیم موقعیت این نظام تبدیل شده است و طبیعتا تقویت چنین حرکات و رهبرانی از |آن دست که خود را بطورکامل در اختیار ج.ا. قرار می دهند موجب نگرانی هر وطنپرست ایرانی است .
گفته اند که ” شیخ ” قائل به این موضوع بوده است که منافع مردم خود را بر ارتباط با ج.ا. ترجیح می دهد ، اما رهبر حزب اللهی های ایران ” روح الله خمینی ” نیز در زمانی که به قدرت دست نیافته بود بسیار وعده های معقول داده بود با دستیابی بر قدرت گفت که : “خدعه کردم ” .
ما ایرانیان تجربه قدرت گیری روحانیت شیعه بر کشورمان را داریم و می دانیم این قوم به هیچ دین و آیین و اصلی جز قدرت ، عقیده ای ندارد . و نمی توان به قول و ادعاهای اینان اعتماد کرد .
بعضی از روشنفکران ایرانی که بحق می توان آنانرا “اپوزیسیون ارتجاعی ” جمهوری اسلامی نام نهاد در بر خورد با موضوع ” اعدام شیخ نمر ” ادعا کرده اند که گویا “جمهوری اسلامی ” با دست اویز قرار دادن این اعدام بر جو اختناق خواهد افزود و در داخل سر کوب را گسترش خواهد داد و جناح اعتدالگرا” تضعیف خواهد شد . این ادعا مبتنی بر این استدلال است گه گویا در حال حاضر شدت سرکوب و با بر روی کار آمدن روحانی رو به کم شدن نهاده شده است و این حادثه با هدف ایجاد تشنج میان ج.ا و غرب صورت گرفته است .که البته واقعیات جاری کشور مان خلاف این ادعا را نشان می دهد . و باید در تحلیل هر موضوع نه به توهم توطئه دچار که به تحلیل علل مادی آن موضوع پرداخت .
در باره اینکه جرا مثلا ” علی کشتگر ” در مقاله “اقدام تحریک‌آمیز عربستان، واکنش وحشیگرانه تندروها، و “نفوذ دشمن!” یا ” دکتر محمد سهیمی ” در این مقاله ا”عدام شیخ شیعی، مهدی کروبی، دادگاه ویژه روحانیت، و اراذل و اوباش ضدایرانی‌”
به چنین مواضع گمراه کننده ای می رسند در بخش دوم این نوشته سحن خواهیم گفت .

بخش دوم  مقاله

Tagged as:

Categorised in: تحلیل سیاسی هفته, سیاست

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s

Start here

%d bloggers like this: