یادداشتهایی از شهر فرنگ 1-
مدعیان حکومت عدل علی در ایران بیاموزند .
بشنوید
.
مدتی است که اداره مسئول خانه های دولتی با اجاره پایین ، برای من حکم ، تخلیه خانه می فرستد . در عموم کشورهای اروپایی ، خود دولت خانه و آپارتمان می سازد ، و بعد آنها را به قیمت بسیار ارزانتر از قیمت معمول به ، افراد اجاره می دهد ، مثلا در همین خانه ای که صحبت بر سر آن است ، من 120 یورو یعنی یا قیمت یوروی فعلی ، 360 هزار تومان ، اجاره میدهم ، چنین خانه مسکونی با گاراژ و هال بزرگ ، چهار خوابه ، حمام که سروبس و تعمیر و نگهاری سالیانه نیز به عهده دولت است ، را در بازار آزاد نمی توان کمتر از 600 دلار پیدا کرد . شکل تعیین اجاره هم به این شکل است که اگر درآمد خانواده تا حدود 1200 یورو یعنی حد اقل حقوق در ماه باشد ؛ مبلغ حداقل 120 یورو را برای اجاره بها تعیین می کنند
علت اینکه یرای من حکم تحلیه می اید اینستکه سالیلنه باید در خواستی را بفرستی که سال اینده نیز می خواهی در این خانه بسر ببری . و من به موقع این در خواست را تجدید نکرده ام .
چند بار به سازمان مربوطه مراجعه می کنم ، اما آنها می گویند فرم مربوطه را در زمان معین پر نکرده ای و ما ، این خانه را برای متقاضی دیگری در نظر گرفته و آن متقاضی هم خود را برای انتقال به این خانه آماده کرده است و خلاصه به من دوماه وقت می دهند که خانه را تخلیه کنم . اگر این خانه را تخلیه کنم ، حتی برای اجاره کردن یک آپارتمان هم حداقل باید 400-500 یورو بپردازم و تمام برنامه ریزی زندگی ام به هم می خورد .
چند تا از همسایه ها متوجه موضوع می شوند وبا نوشتن استشهاد از آن اداره می خواهند که از تصمیم خود منصرف شود ، اما رییس اداره که اتفاقا از حزب سوسیالیست هم هست می گوید : تصمیم توسط شورای مربوطه گرفته شده است و اونمی تواند تصمیم را ملغی کند و همچنین می گوید اگر من از ایشان گذشت کنم ، حق آن خانواده دیگر را پایمال کرد ام .
خلاصه همسایه ها به من پیشنهاد می کنند که برای متوقف کردن حکم تحلیه به دادگاه صلح که بدون هزینه هم هست ، شکایت کنم و من هم از رییس اداره خانه های دولتی که شهردار شهر است به دادگاه شکایت می کنم .
نهایتا برای من نامه ای می اید و روزی را برای جلسه دادگاه تعیین کرده اند و در نامه نوشته است که ، همین نامه برای ” شهردار ” نیز فرستاده شده است و چون وی خود شخصا حکم تخلیه را امضا کرده است ، وی نیز در آن روز در جلسه محاکمه حاضر خواهد شد .
روز تعیین شده به ساختمان دادگاه مراجعه می کنم و به اتاق انتظار رفته و می بینم که شهردار شهر هم ، مثل بقیه در اتاق انتظار نشسته است .با هم سلام و علیکی می کنیم . بعد از مدتی ما را صدا می کنند و وارد اناق دادگاه می شویم که فقط رییس دادگاه در آنجا نشسته است . می نشینیم . رییس دادگاه حتی با ” شهردار ” سلام وعلیک هم نمی کند ، ابتدائا نام من را بعنوان شاکی و نام شهردار را حتی بدون عنوان و احترام ویژه از روی پرونده می خواند ،
باور کنید من مبهوت شده ام ، حتی به او اقای شهردار هم نمی گوید ، در حالیکه در کشورهای دارای سیستم فدرالی ، شهردار هر منطقه درحد یک رییس جمهور در منطقه خود قدرت دارد .
رییس دادگاه از من می خواهد که بعنوان شاکی ، شکایت خود را طرح کنم ، من هم شرح ما وقع را می گویم ، شهردار هم شرح ما وقع را می گوید .
رییس دادگاه بعد از شنیدن ما وقع رو به شهردارکرده می گوید : از نظر قانونی حق با شماست ، اما ما که ماشین نیستیم ، ما انسانیم ، فرزندان این فرد در این محله بزرگ شده اند ، به مدرسه رفته اند ، این فرد بودجه زندگی خود را
بر اساس مبلغ اجاره بهای فعلی تنظیم کرده است ، مشخص است که شما اشتباه می کنید اگر بخواهید حکم تخلیه را اجرا کنید .حتی اگر شما مشورت من را نپذیرید ، شاکی می تواند به دادگاه بالاتر شکایت کند و من از الان می گویم که آن دادگاه حکم را متوقف خواهد کرد و هزینه دادگا ه هم بعهده شهرداری خواهد بود ، از طرف دیگر شما در شهر به سنگدلی معروف خواهید شد و در انتخابات آینده هم بنظر من ضربه سنگینی به شما و حزب اتان خواهد خورد . و من به شما بعنوان رییس دادگاه صلح مشورت می دهم در همین مرحله حکم تخلیه را متوقف کنید .
باور کنید که رییس شهردار پر ابهت شهر ، در مقابل رییس دادگاه ، به لکنت افتاده بود . ایا زمانی می شود که سیستم قضایی در کشور ما هم چنین ابهتی داشته باشد ؟
شهردار نهایتا می گوید که من با شورای مربوطه صحیت خواهم کرد و رای خود م هم قطعا بر موافقت با ادامه زندگی ایشان در هین منزل خواهد بود . رییس دادگاه ختم جلسه را اعلام می کند و با شهردار از اتاق رییس دادگاه بیرون می اییم . شهردار با من دست می دهد و به من در موفقیتم تبریک می گوید و می گوید فکر می کنم ادامه زندگی شما در این خانه مشکلی نداشته باشد .
با خودم فکر می کنم ، آن دادگاههای بیطرف که آخوندها در سر منبر ها برای ما تعریف می کردند که امام اول شیعیان مجری آنها بوده را چرا نمی شود در مملکت اسلامی ایران پیدا کرد و در این سرزمین هایی که همان آخوندها ، دولتهای حاکم بر آنان را غرق فساد و در حال سقوط می دانند ، اینقدر عادل هستند و سیستم قضایی در آنها چنین بیطرف و یک رییس دادگاه اینقدر با ابهت و مستقل است .همین وضع را باسیستم قضا در حکومت اسلامی مقایسه کنید ، که رییس دادگاه خود مثل دادستان مدعی متهم شده و می گوید ، من چگونه می توانم در دفاع از انقلاب بیطرف باشم و خودش بر علیه متهم دادسخن می دهد .. واقعا که از کوزه همان برون تراود که در اوست .
- حکومت اسلامی » در گسترش ناگریز روابط خود با غرب مرگ محتوم خود را می بیند
- ایرانیان تا کی اجازه می دهید این فاسدان حزب اللهی بر شما حکومت کنند !!
- تحلیل سیاسی هفته
افق جنگ داخلی در ایران . آیا اجتناب از آن دیر شده است.؟
وقتی » کدیور» آخوند مدعی اصلاحات به «رضا شاه کبیر» فرزند برومند ملت اهانت می کند !!
کاوه فرزند ملت 
Leave a Reply