پادگان آموزشی “هزاره ها ” در ایران برای اعزام به قتلگاه سوریه

چرا نوجوان “هزاره” از “خامنه ای” ، درخواست رفتن به سوریه می کند ؟

در باز نشر صدا ما را یاری دهید

قبل از هر چیز باید بر این واقعیت پافشاری کنیم که در تبلیغاتی که حکومت اسلامی ایران در باره حضور پناهندگان افغانستانی بعنوان مدافعین حرم زینب می کند دروغی نهفته است و آن اینکه از میان پناهندگان افانستانی تنها “هزاره ها ” که شیعه مذهب هستند حاضر به حضور در نبرد سوریه هستند .”هزاره ها ” اقلیت 25% از جمعیت افعانستان هستند که در کشور خود و پاکستان شدیدا مورد آزار و اذیت و حتی پاکسازی قو می قرار میگرفته اند . در ایران نیز زمانی که موج اخراج پناهندگان افعان تبار در ایران براه افتاده بود اینان بخاطر مشخص بودن قیافه اشان قبل از همه مورد حمله ماموران بودند . بنابراین در اصطلاح حضورافغانها در جنگ سوریه ، فریب آگاهانه ای خوابیده است یعنی “خامنه ای ” و ” سپاه ” در نزدیک شدن به هزاره ها به این نکته توجه کرده اند که مردمی که در کشور خودو در پاکستان و حتی در ایران ، بعنوان اقلیتی سرکوب شده بوده اند و هستند ، نیاز به کسب هویت و احترام داشته و ” سپاه پاسدارن ” حاضر است این ” هویت ” و ” مورد احترام قرار گرفتن را در مقابل خون جوانانشان به انها اعطا کرده و به انان بر گه اقامت و تابعیت ایرانی و استفاده از امکانات خانواده شهدا و جانبازان را بدهند . به ویدیوی ملاقات خوانواده جانباختگان “هزاره ” با ” خامنه ای ” توجه کنید ، همه چهره ها هزاره هستند ، ” خامنه ای ” مکارانه و درست در زمانی از “تحصیل فرزندان پناهندگان افغان ” دفاع کرد که ” سپاه” تصمیم به جذب آنان برای شرکت در جبهه های جنگ سوریه گرفته بود .قبل از آن در سال 1391 با ابلاغیه ممنوعیت حضور و سکونت پناهندگان افغانستانی در بسیاری از استانهای کشورروبرو بودیم آیا این ابلاغیه سلب انتخاب محل زندگی تمهید اولیه ای برای سوق دادن این مردم بسوی جذب شدن به پادگانهای سپاه بوده است .

چرا نوجوان “هزاره” از “خامنه ای” ، درخواست رفتن به سوریه می کند ؟

آیا نوجوانی که در ویدیویی که می بینید از ” خامنه ای ” در خواست رفتن به “سوریه” می کند تا مانند پدرش در سرزمینی غریب کشته شود در پی کسب هویت و احساس تعلق داشتن به جمعیت و سرزمینی است ؟ .شیعه حزب الله نیز مانند “داعش” جوانان دچار بحران هویت را به جبهه های مرگ و نیستی می فرستد .این واقعیتی است که از آن گریزی نیست .

” خامنه ای ” در زمانی ورد برادران افغانستانی گرفته است که تا همین الان هم هزرارن کودک متولد شده در ایران از زن ایرانی و مرد افغانی حق داشتن مدارک هویتی ندا رند ، دورویی و تقلب این مستبد حقیر در بر خورد با این مسئله کاملا روشن و واضح است .

“خامنه ای و ” سپاه ” خود نیز قربانی قدرت قهارتر و بی رحم تری شده اند .

مطابق آنچه که ” اوباما ” رییس جمهور آمریکا در سال 2014 در سخنرانی در دانشکده افسری ” وست پوینت ” گفت ، آمریکا بعد از این سعی دارد تا هیچ نیروی نظامی را برای اهداف منطقه ای اش به خاور میانه اعزام نکند و سعی نماید تا این اهداف توسط هم پیمانان منطقه ای آمریکا بر آورده شود به جملات ” اوباما” توجه کنید : “ ما نیاز به شرکایی داریم که در کنار ما با تروریست ها نبرد کنند.من به عنوان رئیس جمهور تصمیم گرفتم که ما نباید نیروهای نظامی آمریکایی را در بحبوحه این جنگ (داخلی سوریه) قرار دهیم که به صورت فزاینده به یک جنگ فرقه ای تبدیل می شود. من معتقدم که این یک تصمیم درست است.این سخنان درست دو سال پیش از سوی” اوباما” بیان می شود و از آن زمان هم سیاست کاخ سفید بر محدود کردن قدرت رو به افزایش ” داعش ” و حفظ ” بشار اسد ” در غیاب یک اپوریسیون ” غربگرا ” قرار گرفته بود . و اوباما ، حکومت اسلامی را متحد خوب و قابل اعتمادی در سوریه برای پیشبرد اهدافش یافت ، کاخ سفید قبول کرد ، که با حضور سپاه در سوریه مخالفت جدی نکند ودر مقابل آنچه به دست می آورد محدود شدن قدرت سلفی ها و داعش است ، جمهوری اسلامی هم در این معامله ضمن تقویت متحد خود ” بشار اسد ” مطمئن است که تا وقتی که ” اوباما ” بر کاخ سفید حکم می راند ، متحد موقتی ابر قدرت جهانی آمریکا به حساب آمده و به نوعی تضمین امنیتی که همیشه در آرزوی آن بود دست یافته است .

حالا به موضوع هزاره ها بر گردیم ، ” خامنه ای ” و ” سپاه پاسدارن ” که خود مورد سوء استفاده قدرت و نیرویی قوی تر از خود قرار گرفته و به عامل پیشبرد سیاستهای ” آمریکا ” در منطقه در مقابل دستاوردهایی بسیار موقتی تبدیل شده اند ، درست همین بر خورد ها را با ” هزار ه ها ” می کنند و در مقابل اهدف موقتی و بسیار زود گذر آنان را وارد نبردی می کنند که از نطر تاریخی برای این قوم بسیار هزینه بر است و در فردایی نه چندان دو ر این اقلیت باید در مقابل مردم سوریه و اکثریت مسلمان سنی باید پاسخگوی حضورش در جنگ سوریه و دفاع از دیکتاتور خونریز سوریه باشد . همچنانکه روحانیت ایران نیز از نظر تاریخی در مقابل دنیای اسلام برای شرکت در کشتار مردم مسلمان سوریه محکوم و روزی جوابگو خواهد بود .

هزاره ها از نطر تاریخی جایی در ایران ندارند و باید نهایتا به سرزمین خود یعنی افغانستان باز گردند ، این حکومت اسلامی هم در ایران که آفتاب لب بام است ، این پناهندگانی که برای دستیابی به امکاناتی که کاملا جنبه موقتی دارد ،با دو حکومت مستبد منطقه دست اتحاد می دهند و فرزندان خود را فدای باقی ماندن آنان بر قدرت می کنند در حقیقت بازندگان اصلی هستند .