به وبلاگ کاوه فرزند ملت خوش آمدید
اخیرا در ” بلومبرگ “ مقاله ای تحت عنوان باشگاه دیکتاتورهای پوتین را نباید جدی گرفت” چاپ شده که “سایت رادیو زمانه “ ترجمه آنرا منتشر کرده است .
مقاله حاوی بینش ” غرب محوری ” است . این بینش بشدت یک طرفه و بر این اساس شکل می گیرد که ” منافع اقتصادی – سیاسی ” کشور های اروپایی و آمریکا منطقا حق است و باید بر آورده شود و بر منافع کشرورهای دیگر جهان مقدم است ” اینکه یک فرد یا یک فعال سیاسی یا دولتمدار و سیاستمدار بخواهد منافع کشور و بلوک سیاسی مورد علاقه خود را تبلیغ کند ، خوب البته حق هر کسی است ، اما در تحلیل ، صاحب چنین دیدی قدرت دیدن تما می واقعیات را ندارد و بالطبع نخواهد توانست تمام واقعیات را شرح داده و وی را در انتخاب آزاد بگذارد و این خود به نوعی سعی در فریب دادن مخاطب است . با این مقدمه نظری به مقاله می اندازیم : مقاله می گوید : «باشگاه دیکتاتورها» یادآور پیمان سه جانبه میان آلمان، ایتالیا و ژاپن در جنگ جهانی دوم نیست؟” و این اتحاد یعنی اتحاد روسیه و ایران و ترکیه را با اتحاد ” فاشیستی ” مقایسه می کند خوب بیایید فرض کنیم روسیه به اشغال کریمه دست نمی زد ، با حکومت اسلامی متحد نمی شد ، سعی در حفظ بشار اسد نمی کرد چه می شد ، ناتو در کریمه مستقر می شد و تا مسکو یک قدم فاصله داشت و بعد ماجراجویی بیشتر در روسیه و آتش جنگ داخلی که روسیه و قفقاز و آسیای میانه به آتش کشیده می شد ، در سوریه انواع و اقسا م آدمخواران تروریست و داعشی قدرت گرفته و بعد به تاتارستان و قفقاز سرازیر شده وبا تقویت موقعیت عربستان سعودی حیات سیاسی اقتصادی روسیه و حتی جنبش نوپای مدنی در ایران اسلام زده را به خطر می انداختند . چرا باید من ایرانی ، یا آن ترک و روس به اهداف غرب در منطقه اعتماد داشته باشیم ؟ مگر همین آمریکا و در راستای منافع خود در عراق زمینه را برای قدرت گیری مرتجعترین گرایش سیاسی در میان شیعیان و لاجرم تقویت جای پای ج.ا. عمل نکرد ؟.
ایا غرب و در هیئت آن ناتو در پس زدن ” روسیه ” از منطقه به فکر گسترش دموکراسی و سکولاریزم است یا به فکر گسترش بازار و گرفتن قراردهای 25 ساله نفت و گاز روسیه با کشورهای آسیای میانه و بازار 20-30 میلیونی تاتارستان وقفقاز شمالی و جنوبی است ؟ و در این راه قطعا با هر مرتجع ضد بشری متحد خواهد شد ؟ و به فکر اینکه چه بر سر مردم منطقه خواهد آمد نخواهد بود . روسیه در حال سازمان دادن آخرین مراحل دفاع از منافع ملی خود در مقابل گسترش ناتو است . اینکه این دفاع توسط دولت اقتدار گرای ” پوتین ” یا در ترکیه توسط ” اردوغان ” سازمان داه می شود اجازه دخالت غرب در مسا ئل منطقه را نمی دهد . از سوی دیگر در نبود حکومت های مردمی وجود دولتهای اقتدار گرا در ترکیه و روسیه برای جلوگیری از اینکه این کشور ها سوریاییزه و مانند لیبی و عراق نشود لازم است و و از دریچه دید منافع مردم این کشور ها باید ” این اتحاد ” ها را جدی گرفت . در عین حال مبارزه برای سر نگونی مثلا ج.ا یا اصلاح دولت رجب طیب اردوغان وظیفه مردم این کشور ها است و آمریکا و غرب در ضدیت اشان با این اقتدار گرایی صداقتی در راستای منافع ملت های ما ندارند .یا به زبان سر راست مساتل کشور ما به تحلیلگران و روشنفکران ” اروپا محور ” اروپایی و آمریکایی ربطی ندارد واجازه دخالت به انها در مسائل داخلی کشور های خود را نمی دهیم . بر خلاف پیش بینی ” بلومبرگ” اتحاد ایران و روسیه موقتی نیست و “” پوتین ” به این سادگی دست از حمایت از ” تهران ” بر نخواهد داشت ، ترکیه نیز روز بروز به روسیه و ایران نزدیکتر و از ” اسراییل ” و ” آمریکا ” فاصله خواهد گرفت و این اتحاد موجد تغییرات مهمی در منطقه خواهد شد . بر اساس همین نزدیکی حضور آمریکا در منطقه و مشخصا در ” سوریه ” تضعیف خواهد شد .
البته شکی نیست که اشاره مقاله به نقاط ضعف اقتصادی واجتماعی روسیه نیز درست است . اما اینکه آمریکا هم بتواند مانند گذشته ها با رقبای منطقه ای و جهانی خود در بیفتد بیشتر به حرفهای سیاستمدار پو پو لیستی مانند ترامپ شبیه است و بیشتر به یک شوخی می ماند . اینکه آمریکا هنوز دارای قدرتمند ترین اقتصاد و ارتش در جهان است درست اما همه اینها به این خاطر است که ” اوبا ما ” در 8 سال زمامداریش بر کاخ سفید ، از درگیری نظامی بیشتر در خاور میانه خود داری کرد و گرنه با سیا ستهای ” بوش ” آمریکا می رفت تا دچار بحرانهای سیاسی – اجتماعی پایان نا پذیر شود . نظریه ” اروپا محوری ” که مقاله ” بلومبرگ” بر اساس آن نوشته شده است نظریه ای متعلق به سالهای پس از جنگ دوم جهانی است و اعتبارتحلیلی ندارد . در “لینک بالا ” ترجمه مقاله “بلومبرگ “که در سایت ” رادیو زمانه ” متشر شده است را ملاحظه می کنید
**************************
Leave a Reply