” نیوزوریک “: اقدامات “بن سلمان” فقط تلاشهایی برای ایمن سازی و باز کردن راه تجارت برای ملت وهابی است
ما ایرانیان تجربه گسترده اما دردناکی در نوسازی و مدرنیزاسیون و چالشهای دهشتناک آن در کشور خود داریم ، ایران بعد از مشروطه تا سال 1357 تماما درگیر چنین تجربه ای که شاید بتوان نام نبرد میان سنت و مدرنیزاسیون ونه مدرنیته بر آن نهاد ، بود و دو پادشاه و دهها وزیر و مقام سیاسی خود را در راه بدست آوردن این تجربه از دست داد .آن روند به قدرت گیری ” روحانیون ” و هوادارن آنان و بخشهای وسیعی از اقشار اجتماعی که به تولید و فرهنگ سنتی وابسته بوده و به روحانیت و روشنفکران مذهبی برای بوجود آوردن نظامی سیاسی و ساختاری اقتصادی که از موجودیت انان در مقابل هجوم طوفانزای کالاهای خارجی و فرهنگ بیگانه دفاع کند دل بستند .
نیما یوشیج آن طوفان تغییرات را چه زیبا در شعری به زبان آورده است وقتی که گفت :
ازﻓﺮاز ﮔﺮدﻧﻪ ﺧﺮد و ﺧﺮاب و ﻣﺴﺖ ﺑﺎدمی ﭙﯿﭽﺪ
ﯾﮑﺴﺮﻩ دﻧﯿﺎ ﺧﺮاب از اوﺳﺖو ﺣﻮاس ﻣﻦ ،
آی ﻧﯽ زن ﮐﻪ ﺗﻮرا آوای ﻧﯽ ﺑﺮدﻩ اﺳﺖ
دور از رﻩ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟
دولتمردان وقت ما قدرت تشخیص طوفانی را که در را ه بود را نداشتند.
عربستان اکنون می خواهد آن راه رفته ما را آغاز کند :
آیا تلاشهایی که از سوی ” بن سلمان ” در عربستان ، پادشاه ” مراکش ” ، تلاطمات سیاسی در مصر و اردن و اصلاحات سیاسی کشورهای ” حوزه خلیچ فارس ” شروع شده مانند آنچه در ایران گذشت به بر انگیخته شدن حساسیت اقشار و گروههای سیاسی – اجتماعی محافظه کاردر این کشورها و قدرت گیری سازمان یافته ترین گروههای مذهبی یعنی ” اخوان المسلمین “و دخالت فعال آنان در سیاست منجر خواهد شد؟ آیا این کشورها این شانس را دارند تا با توجه به تجربه ” ایران ” ، از بیدار شدن غول هزاران سال بخواب رفته ” ارتجاع ” و روحانیون بشدت ترسان از سکولاریزم و آنچه که آنان فرهنگ بیخدای غرب ، نام می نهند ، جلوگیری نمایند ؟
روشنفکران عرب و مسلمان هنوز نمی دانند با مدرنیته چه باید کرد . ما ایرانیان نیز هنوز نمی دانیم اما ما این راه را سالهاست که شروع کرده ایم .آیا اصلاحات در هر کشور با فرهنگ و سنت دینی به غلبه دوران گفتمان ” آسیا در برابر غرب ” منجر خواهد شد ؟
آیا جدایی قطر و ترکیه هوادار ” اخوان المسلمین ” از دنیای عرب و کشورهای حاشیه ” خلیج فارس ” که روز تا روز نیز جدی تر می شود ، با نظر داشت چشم اندار قدرت گیر ی ” اخوان المسلمین ” سازمان یافته ترین گروه سیاسی مذهبی سرکوب شده در بسیاری از کشورهای عرب است ؟
بن سلمان راهی را که ایرانیان پیمودند آغاز می کند .
در مقاله ای که در ” نیوزوریک ” به تاریخ 25اکتبر-03 ابان در باره اهداف ” محمد بن سلمان ” برای مدرن کردن کشور قبله مسلمین منتشر شده است ، نویسنده مقاله بعد از توصیف برنامه های بن سلمان و خبر دستگیری های روز افزون این روزها در آن کشور جمله معنی داری نوشته و می گوید : ” اما صاحب نظران بر آنند که اقدامات “بن سلمان” فقط تلاشهایی برای ایمن سازی و باز کردن راه تجارت برای ملت وهابی است .” تاکید نیوزویک بر ” ملت وهابی ” ریشه در واقعیتی تاریخی دارد و آن اینکه روزنامه نگاران و تحلیلگران اروپایی و آمریکایی ، وهابی بودن ” عربستان سعودی ” را نه ناشی از رهبری آن کشور که بر خاسته از سنت ها ی ریشه دار ملی و مذهبی ملت و کشور عربستان سعودی میدانند و این حقیقت که ” کریستین مزا ” نویسنده مقاله بر آن انگشت نهاده است اولین چالش ” بن سلمان” برای نوسازی عربستان سعودی است ، بسیاری از سیاستمداران آمریکایی بر آنند که همه دستاوردهای مدرن سازی کشورهای عرب و مسلمان بناچار و در تحلیل نهایی به مالکیت سنتی ترین اقشارو گروههای سیاسی ئر خواهند آمد. شاید هم حق داشته باشند ، مگر روحانیون و روشنفکران محافظه کار درایران هر آنچه را که ” شاه ” از بدوخوب کاشته بود بیرحمانه درو نکردند ؟
غرب و مشخصا ” آمریکا” ناظری بیطرف در تحولات پیش روی در عربستان سعودی و منطقه نخواهند بود .که در ادامه به آن میپردازیم . دومین چالش که بن سلمان با آن روبرو خواهدبود اقشار محافظه کار سنتی ، شاهزادگان منتفع از اقتصاد نفتی موجود و حتی بخشی از طبقه متوسط خواهند بود که به رهبری بلا منازع ” نخبگان حاکم ” بعنوان استبداد رای و مخالفت هیئت حاکمه با ازادی های فردی و اجتماعی خواهند نگریست و به اصلاحات وی بعنوان اقداماتی برای تحکیم سلطه با شک و تردید نگاه خواهند کرد و این خود زمینه هایی برای وحدت اقشاری که حتی منافع متفاوتی دارند را فراهم خواهد کرد . ” آمریکا ” نیز بعنوان متحد استراتژیک و تامین کننده امنیت منطقه ای سعودی ها نظر خوشی نسبت به شعار ” اقتصاد بدون نفت ” و متکی بر توریسم و سرمایه گذاری های خارجی ” بن سلمان ” نخواهد داشت ، به هرحال باید روزی ده ملیون بشکه نفت در کشور سعودی ها ، تولید و صادر شود تا آمریکا با خیال راحت به تولید ” دلار ” برای خریداران ” طلای سیاه ” پرداخته و بدون کوچکترین تلاش دلارهای خود را در مقابل دریافت کالا و خدمات به آن کشورها تحویل دهد ، آیا بن سلمان توان و جرات اجرای سیاست اقتصاد بدون نفت را دارد و می تواند خود را به سرنوشت ج .ا. وکشورهایی از این دست نزدیک کند ؟ امااگر ولیعهد جوان سعودی بخواهد نظم اقتصادی – اجتماعی موجود را برهم بزند ، زمینه نزدیکی آمریکا وغرب را به شاهزادگان مخالف و روحانیون محافظه کار و طبقه متوسط فراهم خواهد آورد ، و قصه تکراری که در دهها کشور دیگر اتفاق افتاد یعنی تحریم و تلاش برای سرنگون شدنش مطرح می شود . مگر این همان پروسه ای نبود که در ایران اتفاق افتاد و تا کنون هم ادامه دارد ؟ از سوی دیگر رهبرانی از نوع ” بن سلمان ” می خواهند پیشرفت .ومدرنیزاسیون را همراه اتحاد و اعتماد مطلق به کشورهای پیشرفته صنعتی برای کشور خود به ارمغان بیاورند و بر آن هستند که اروپا و آمریکا در موضوع طرحهای توسعه اقتصادی اجتماعی کشورهای مسلمان تولید کننده نفت ، ناظرینی بیطرف هستند که می دانیم این موضوع واقعیت ندارد و خود همین ارتباطات گسترده نظامی – امنیتی این نظامها با آمریکا و اروپا زمینه ساز دخالت فعال آن کشورها را در عربستان سعودی در زمینه اصلاحات مورد نظر ” بن سلمان ” فراهم خواهد آورد ، ایا بن سلمان در مقابل خرید سرسام آور اسلحه و پولهایی که باید در آمریکا و نه در کشور خود سرمایه گذاری کند خواهد ایستاد ؟ مگر این واقعیات نبود ند که باعث پیدایش بزرگترین زلزله سیاسی قرن در سال 1357-1979 در ایران شدند ؟ پاسخ سعودی ها و بن سلمان برای این سئوالها چیست ؟ بن سلمان از هم اکنون مجبور به دست زدن به دستگیریها و سرکوبها شده است که در مقاله ” نیوز ویک ” شرح مبسوطی در باره آنها داده شده است .
” ساموئل هانتینگتون ” معتقد است که ” انقلاب حرکتی در جهت مدرنیزاسیون جامعه است انقلاب نه در جوامع بسیار سنتی از سطوح بسیار پایین پیچیدگی اجتماعی و اقتصادی رخ خواهد داد و نه در جوامع بسیار مدرن. بیشترین احتمال وقوع انقلاب، مانند دیگر اشکال خشونت و بیثباتی، در جوامعی وجود دارد که به سطح خاصی از توسعۀ اجتماعی و اقتصادی رسیدهاند و فرایندهای مدرنیزاسیون سیاسی و توسعۀ سیاسی از فرایندهای تحول اجتماعی و اقتصادی عقب ماندهاند”
کشورهای عقب مانده با اقتصادهای ماقبل روابط مدرن کمتر در تند باد تغییر و تحول طوفانزا گرفتار می آیند .
محمدرضاشاه در ایران در چنین روندی گرفتار آمد و” بن سلمان نیز با دست زدن به اصلاحات به استقبال گرفتار آمدن در چنین مهلکه ای می رود هر چند که اورا از این روند خلاصی نیست و راهی است که باید برود ، طبقه متوسط که در پی اصلاحات از بالا ، در هر کشوری و از جمله در ” عربستان سعودی ” قوی شود بسرعت خواهان دخالت فعال در سیاست شده و با حاکمیت سیاسی بسته در تضاد قرار خواهد گرفت وبسوی وحدت با دیکر اقشار ناراضی جامعه مفروض گام خواهد برداشت .
پادشاه مراکش از زلزله سیاسی و ایجاد تغییرات اساسی برای جلوگیری از اعتراضات احتمالی صحبت می کند ، در همین هفته اخیر سه وزیر و سه افسر بلند مرتبه نظامی از کار برکنار شده اند . محمد شاه باستقبال خطر می رود ، ایا وی می تواند با تغییرات سطحی از توقعات طبقه متوسط که خواهان دخالت وسیعتر در تعیین سرنوشت سیاسی است جلوگیری نماید ؟ بنظر نمی رسد با توجه به بحران اقتصادی جهانی و فشار موسسات بین المللی مالی برای بوجود آوردن دولت کوچک و سپردن اقتصاد بدست بخش خصوصی و کم کردن حمایتهای دولتی و رها کردن طبقات کم در آمد زیر فشار خرد کننده افزایش قیمتها ، پادشاه مراکش شانس زیادی برای جلوگیری از طغیانهای اجتماعی داشته باشد . در امارات ، عربستان و کویت ، بسیاری از کارگران خارجی اخراج شده وبعضی از یارانه ها قطع میشوند . کاهش 22% مبادلات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و تنزل قیمت هر بشکه نفت به زیر 50 دلار این کشورها را با کسری بودجه 5000 میلیارد دلاری در چند سال اینده روبرو خواهد کرد .
” السیسی ” در مصر فقط با سرکوب پلیسی و ترساندن سکولارها و اقشار جوان و اقلیت های مذهبی از بختک بنیاد گرایی اسلامی و کمک های سخاوتمندانه ” سعودیها ” موقتا توانسته از شورشهای بیشتر جلوگیری نماید اما اکنون خطر فوندامنتالیزم و بنیاد ��رایی مذهبی از نوع ” داعش ” بسیار ضعیفتر شده است ، سکولارها دیگر مانند گذشته از گروههای سیاسی – اسلامی نمی ترسند . در کشوری که 4 ملیون قبر خواب دارد و 8 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می کنند و خطر مداخله خارجی وجود ندارد که به بهانه ای برای سرکوب حرکات اعتراضی تبدیل شود و از همه مهمتر یک گروه سازمان یافته مذهبی ( اخوان المسلمین ) وجود دارد که ادعا می کند که حرفهای بسیاری برای اداره کشور دارد که در آن طرحها هم اخلاق و دین و فرهنگ عربی – اسلامی حفظ می شود و هم عدالت اجتماعی بدست می اید ، چرا نباید منتظر نا ارامی های اجتماعی باشیم ؟ اینکه این تجربه در ایران موفق نبوده است ، دلیل مهمی برای نپیوستن مردم به ” اخوان المسلمین ” نخواهد بود ، هم ” اخوان ” ادعاهایی دارد که تجربه ” انقلاب اسلامی ” و اشتبااهاتش را تکرار نخواهد کرد و هم بسیاری از اقشار ضعیف و مطرود نه الزاما بدنبال حل مشکلات اجتماعی در سطوح ملی که با هدف تغییر موقعیت اقتصادی – اجتماعی خود به تحرکات سیاسی دست می زنند ، ایا مثلا شرکت بازاریان در انقلاب اسلامی ایران و یا حتی حاشیه نشینان شهری با هدف جامعه ای بهنجار صورت گرفت و یا صرفا برای بهبود اوضاع اقتصادی و جایگاه سیاسی خود بود ، قطعا جواب را در پاسخ دوم خواهید یافت .
شبح ” اخوان المسلمین ” بر فراز سر دنیای عرب !
اصلاحاتی که رهبران “عربستان سعودی” ، “مراکش ” ، ” الجزایر ” و ” اردن ” به ان دست زده اند ،و رهبری غیر مسئول نظامیان بر مصر در کنار پدیده ” جهانی شدن اقتصاد ” که بدنبال خود تضعیف دولتهای نخبه گرا ی حاکم بر این کشورها را پدید آورده همراه با تحصیل وآشنا شدن بخشهای وسیعی از فرزندان اقشار کم درامد و طبقه متوسط و اشنا شدن آنان با مدلهای متفاوت اداره کشور ، این جوامع راآبستن تحولات و بوجود آمدن جنبشهای اجتماعی کرده است .
در کنار این واقعیات تحرکات دو دولت قوی دنیای عرب و اسلام ترکیه و ” قطر ” در ترویج بنیادهای فکری و حتی تشکیلاتی “اخوان المسلمین ” ، همراه با این واقعیت که ” اخوان المسلمین ” آماده ترین گروه فکری است که دارای قوی ترین تشکیلات سیاسی – اجتماعی و حتی نظامی در جغرافیای سیاسی به وسعت از شبه جزیره و کشورهای حاشیه خلیح فارس تا شما ل آفریقا را دارا است ، این گروه را دارای بیشترین شانس برای رهبری حرکات اجتماعی در صورت تضعیف قدرتهای سیاسی حاکم بر این کشورها کرده است همین هفته گذشته یکی از فعالان سیاسی مصری به نام دکتر «عصام عبدالشافی»که مدیر موسسه ای تحت عنوان “موسسه بررسی های سیاسی و استراتژیک مصر” ،در نشستی در تهران گفت که موسسه تحت رهبری وی از جهت مدیریتی و مالی زیرمجموعه بخش بینالملل اخوانالمسلمین مصراست . در استانبول تاسیس شده ، وظیفه آن کار مطالعاتی و تربیت کادر برای انقلاب مصر است و در دوسال گذشته بیش از 1200 مقاله در این باره منتشر کرده است .وی می گوید اغلب سازمانها و گروههای سیاسی مصر در اندیشکده وی نماینده داشته و هر هفته در آن اندیشکده مسائل مصر و دنیای عرب بررسی میشوند . وی از امضای تفاهم نامه با موسسات مشابه در کشورهای ترکیه ، قطر ، سودان و الجزایر نام برد . خاموشی اخوان در مصر پس از سرکوب 2013 سرکوب قیام ارتجاعی 1342 را بیاد می آورد ، جنبش اسلامی در ایران انروز و در مصر امروز هردورا می توان آتش زیر خاکستر نام نهاد .–
چشم انداز تحولات منطقه در سایه قدرت گیری ” اخوان المسلمین ”
با قدرت گیری احتمالی گروههای سیاسی موسوم ” اخوان المسلمین “و یا گروههای سیاسی نزدیک به تفکرات اخوانی ، در کشورهای عرب و مسلمان ، بسیاری از وحدت و تضادهای میان ئولتهای عرب و مسلمان در منطقه دچار تغییرات اساسی خواهد شد .
- زمینه رشد تفکرات ملی گرایانه اندیشه ها و رشد گروههای سیاسی معتقد به پان عربیسم – اسلامی فراهم خواهد شد . ترکیه موتور محرک فکری –سیاسی چنین اندیشه هایی و ” قطر” بانک” و پشتیبان مالی ، چنین جنبشهایی خواهد بود .
- اندیشه ضد شیعیگری و ضد ” ایران” و تا حد ضعیفتری ضد ج.ا. بعنوان مرکزیت تولید فکر در جهت تصعیف مرکزیت عربی دنیای اسلام ، در این کشورها رشد خواهد کرد. زمینه تضعیف جایگاه ایران در دنیای اسلام سنی که اکثریت قاطع جمعیت مسلمان دنیا را تشکیل می دهند ، فراهم شده و دنیای اسلام بسوی حذف ” ایران ” از جغرافیای سیاسی خود بیشتر و بیشترگام بر خواهد داشت .
- ضدیت با ” اسراییل ” بعنوان کشوری که وحدت کشورهای عربی را با تلاش برای نزدیک شدن به دولتهای نخبه گرای حاکم بر کشورهای عرب دامن می زند ، رشد خواهد یافت . یک نمونه از رشد چنین روحیه و فضایی را در کنفرانس بین المجالس دیدیم که در آنجا هیئت نمایندگی ” اسراییل” ، با تمسخر و تحقیر از سوی هیئت نمایندگی کشور “کویت ” روبرو شده و مجبور به ترک جلسه شد . هرگونه تلاش دولتهای کشورهای عرب برای نزدیک شدن به اسراییل به تقویت روحیه ضد اسراییلی در آن کشورها منجر خواهد شد .
- ایران که در یک دوران نظام سیاسی پسا پدرسالار ( دوران بعد از حکومتهای شبه مدرن از نوع سادات و بن علی و محمد رضا شاه )به سر می برد و چالشهای جامعه مدنی با استبداد ولایت فقیه نیز ریشه در این واقعیت دارد ، به سوی تضعیف دخالت روحانیت و دین در سیاست گام بر می داردو این روند در سالهای آتی نیز شدت خواهد یافت عملا در مقابله با روند جاری در کشورهای عربی قرار خواهد گرفت که در آن زمان در حال آغاز تجربه دخالت دین و روشنفکران مذهبی در سیاست خواهند بود .
- موارد 3و4 زمینه های نزدیکی اسراییل و ایران را فراهم خواهد آورد ، این دو کشور خود رادر محاصره مجموعه ای از کشورهای پان عربیست و پان اسلامیست خواهند دید و برای دفاع از خود راهی جز نزدیک شده به یکدیگر نخواهند داشت .
- اروپا و حتی ” آمریکا ” در هراس از نا آرامی و آشوب در منطقه سعی در اتکای بیشتر به ج.ا. و تقویت آنرا خواهند داشت . به هر حال از هم اکنون نیز مشخص است که ایران در حال پشت سر نهادن دوره ای است که کشورهای عرب و مشخصا عربستان سعودی در حال آغازچنان دوره ای هستند .
- موقعیت ” ترکیه ” بعنوان کشوری مسلمان که توانسته است تلفیق نسبتا موفقی میان اسلام و نهادهای سکولار عرضه کند و دارای پیوندهای قوی با ” اخوان المسلمین ” است ، در میان کشورهای عرب و مسلمان تقویت خواهد شد .
- زمینه موفقیت های بیشتر برای راه حلهای منطقه ای بجای راه حلهای بین المللی برای حل مشکلات میان کشورهای منطقه فراهم شده و جایگاه ” روسیه ” و “چین ” تقویت خواهد شد . اتحادهای منطقه ای تقویت خواهند شدو ” آمریکا” اکر بر راه حلهای انزوا جویانه ” ترامپی” اصرار ورزد ، زمینه مانور خود رادر منطقه از دست خواهد داد.
منطقه با تمام تضادهای اقتصادی- اجتماعی خود در حال پوست انداختن است و این کشورها راستای تحکیم پروسه دولت – ملت و نیاز به دخالت هرچه بیشتر بخش های وسیعتر مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود به گفتمان و پارادایم جدیدی روی خواهند آورد . “پارادایم و گفتمان دولت های مستقل ” با مشارکت وسیع مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود . این خود بخشی از تعمیق پروسه مدرنیته در این کشورهاست .
Leave a Reply