آقایان اصلاح طلب که در وقت جانفشانی و مبارزات ایرانیان از هر قشر و طبقه و صنف در روزهای اخیر یک صدا در محکومیت فریاذ حق طلبانه مردم بجان آمده از نظام ناکارآمد اسلامی با یکدیگر مسابقه گذاشته بودند ، اکنون که جنبش واعتراض مردم را با سرکوب بسیجی ها و نیروی انتظامی تمام شده می پندارند ،اکنون که خون دهها معترض سنگفرش خیابانها را رنگین کرده است ، حالا که سرنوشت صدها بازداشتی روانه شده به شکنجه گاههای اوین و گوهردشت و خانه های امن ” سپاه “و”وزارت اطلاعات”نامعلوم است واکنون در زیر شدیدترین شکنجه ها هستند به قصد میوه چینی و دریافت حق خود در تایید سرکوب مردم و گرفتن سهم بیشتر در قدرت ، به دادن اصلاعیه اقدام کرده و پا به میان عافیت طلبی نهاده اند .
جلایی پور ، مهاجرانی ،عبدی ، سید خندان خاتمی در درخواست سرکوب مردم از حاکمیت دد منش و تایید جلاد ،ننگ ابدی همراهی با ” خامنه ای ” و ” جنتی ” را برپیشانی جریان باصطلاح اصلاح طلب را گذاشتند .
آن دیگر پهلوام پنبه اصلاح طلبان “اکبر گنجی ” در هنگامه نبرد بی امان مردم با ” حکومت اسلامی ” ، همراه با رسواترین اصولگرایان به تعداد دستگیر شدگان یک ساله اخیر مردم آمریکا توسط پلیس آن کشوراشاره می داد ، تو گویی که وی اپوزیسیون مردم آمریکا است و کدیور و آن دو محصور در محکوم کردن جریان سرکوب زبان در کام کشیده و سکوت را ترجیح داده بودند دیگر آبرویی نزد مردم ندارند .
نویسندگان بیانیه اخیر اصلاح طلبان سعی کرده اند تا مطالبات معترضین را اقتصادی و حداکثر اعتراض به فقدان فضای گفتگو یعنی آنچه که خود از حکومت می خواهند تقلیل دهند اما می دانیم حقیقت چیز دیگری است ، یعنی اگر مطالبات مردم و مبارزان موارد ذکر شده در این بیانیه بود دقیقا مورد حمایت آقایان اصلاح طلب قرار می گرفت ، مطالبات مردم درست برعکس ادعای طرح شده در بیانیه مخالفت با اصل دخالت دین در سیاست ، به پایان رسیدن ولایت فقیه و بر گزاری ” رفراندوم ” بود اهدافی که اصلاح طلبان با همه ادعاهای دروغین آزادی خواهی اشان از آنها بشدت واهمه دارند ، اصلاح طلبان در نابودی ولایت فقیه و دخالت دین در سیاست پایان عمر سیاسی خود را می بینند ، اینان در اهداف مطروحه در شعارهای معترضین پایان حکومت اسلامی را می بینند و بخوبی می دانند که اصلاح طلبان با پایان یفتن عمر حکومت اسلامی به لعنت شیطان هم نمی ارزند . این آقایان هنوز در پی بازسازی ” دوران طلایی امام ” و ساختن “مدینه النبی” هستند ، مدینه النبی خمینی را می خواهید که می خواست در ” میادین چوبه های دار” بر پا کند یا مدینه النبی ” ابوبگر البغدادی ” که تمام هم وغمش اجرای شریعت در حوزه به اسارت در آوردن ” دختران ایزدی ” و سوء استفاده از آنان بود ؟
حرکات سیاسی و اعتراضات مردم ایران آهسته آهسته مسیر خود را در زدودن دخالت خائنانه آخوند مکلا و معمم ئر سیاست پیدا می کند و هر سیاستمدار ایرانی نیز طبیعتا مجبور به روشن کردن جایگاه خود در سپهر سیاسی کشور می شود . دوران گندم نمایی و جو فروشی تمام می شود ، اصلاح طلبان زمینه فریب مردم را از دست خواهند داد .
Leave a Reply