عشقی اسمانی و افلاطونی و البته ” شیعی – نفتی ” در نگاهشان به یکدیگر موج می زند ، در بیابانهای نزدیک به نجف و در میان رملهای داغ ، و در چادری پر از صفا و صمیمیت بر آمده از براندهای معروف کت و دامن و لوازم ارایش اروپایی برای سیده اولاد زهرا ” آناشید “، گویا این دو خواسته اند عشق پاک ” علی ” و ” فاطمه ” را با یکدیگر بازسازی کنند و به معرض دید همگان بگذارند . می گویند امام اول شیعیان برای مهریه فاطمه ، زره خود را به گرو گذاشته بود اما این پیروان قرن بیستمی آن حضرت ، ظاهرا همه آبرو و شرف و حیثیت خود را برای برخورداری از غارت اموال مردم به تاراج گذاشته اند .
البته از یاد نباید برد که این عشق با آن ” عشق” متفاوت است و آن عشق قطعا متکی به رانتهای نفتی و حقوق پرداخت نشده کارگران و پس انداز غارت شده مالباختگان ” کاسپین ” نبوده است . یعنی این عشق و این سر بصحراهای کربلا و نجف گذاشتن به مصداق ” هر حریفی زپی ملتمسی می اید ” به چشم داشت به خزینه پر از دلار های نفتی ” آقا سید علی روضه خوان ” بوده است
یعنی شما هم مثل من بعید بدانید که اگر عروس خانم از طریق ” شوهر اقا زاده ” دستی دراز بر مخزن گشاده بیت المال نداشت و آقا داماد فرزند سفیر ایران در دانمارک نبود که ” سیده آناشید ” بتوانند درهر تصویر خود 50-40 میلیون تومان کیف و کفش وطلا بخودشان اویزان کنند ، اصلا خبری از این عشق نبود و این دو ” کبوتر اسلام ” البته از نوع کبوتر پاچه ورمال سر از بیابانهای ” نجف ” و ” کربلا ” در نمی آوردند .
Leave a Reply