بدون تردید طرفداران نظام سابق که اکنون حول ” شاهزاده رضا پهلوی ” جمع آمده اند بر آنند که منسجمترین گفتمان سیاسی در سپهر سیاسی ایران هستند ، داشتن رهبری که مورد تایید ابر قدرت آمریکا و هماهنگ با قدرت های منطقه ای است ، ظاهرا دارای طرح مشخص برای اداره ایران بعد از جمهوری اسلامی با ارائه ایران فدرال و سکولار و اتکا به دین اسلام و روحانیت هماهنگ با رهبری سکولار مفروض و همچنین داشتن الگوبرای روابط دوستانه با قدرتهای بین المللی و منطقه ای ، همه اینها ادعاهای گفتمان معطوف به انتخاب ” رضا پهلوی ” بعنوان رهبر ایران بعد از سقوط نظام هستند .
با نگاه و کنکاشی ساده می توان دریافت که اتفاقا این گرایش سیاسی ، دارای گفتمان و نطریه سیاسی بسیار نامنسجم ، غیر مدرن و بنیاد گرایانه است . که اساسا دید و نگرش منسجمی نسبت به روابط بین الملل ، روندهای جاری در منطقه و دولت های همسایه ندارد
در برنامه روز دوشنبه ” پنجره ای رو به خانه پدری ” تلویزیون ” ایران فردا ” گفتگویی میان آقای ” میبدی ” و ” نوری زاده ” در گرفت و نکات قابل تاملی در آن بود که به بحث ما مربوط است .، از آنجا که این دو فرد را می توان دو مدافع سرسخت نظام سابق و بازگشت خاندان پهلوی به قدرت دانست و هر دو بخصوص آقای ” نوری زاده ” از افراد مورد وثوق و اعتماد “آمریکا ” که در هنگامه های سخت عموما برای دادن مشورت به ” واشنگتن ” می رود و ” عربستان سعودی ” بعنوان دو کشور تاثیر گذار بر امور سیاسی کشورمان ایران هستند و توانسته اند جمعیت روزنامه نویس و هنرمند و نویسندگان طرفدار نظام پهلوی را به دور خود گرد بیاورند و آنان را از نظر مالی و فکری تامین نمایند ، گفتگوهای میان این دو را می توان یکی از نمونه های مانیفست جمعیت خواهان بازگشت ” خاندان پهلوی ” به قدرت دانسته و با تحلیل آن به ضعف این گفتمان برای اداره ایران بعد از جمهوری اسلامی اشاره کرد .
اولین موضوع قابل اشاره به ” بمب اتمی ” منفجر شده از سوی دولت وقت ” آمریکا ” برروی شهر ” هیرو شیما ” است که ” علیرضا میبدی ” به تایید آن پرداخته و می گوید ” ببینید مردم ژاپن چه کردند که ” دنیا ” مجبور شد بر سر آنان بمب اتم بریزد . این حرف از زبان کسی که خود را یک تحلیلگر سیاسی می داند ، عجیب است ، آمریکا در پرتاب بمب اتم بر سر مردم شهر هیروشیما مطابق کدام مصوبه بین المللی عمل کرد ؟ کدام قطعنامه و یا موافقت نامه کشورهای متفق ، به دولت وقت آمریکا ، اجازه این عمل جنایتکارانه را داد؟ زمانی که این بمب منفجر شد، مطابق گفته تاریخی ” ژنرال آیزنهاور ” فرمانده کل نیروهای متفق ، کشور ژاپن ، آماده تسلیم شدن بوده و انفجار بمب هیچ ضرورتی نداشته است، این بمب در لحظه انفجار 80000 انسان را کشت و 70000 نفر هم بعد تحت تاثیر این انفجار جان خود را ازدست دادند و میبدی با مقصر دانستن ژاپنی ها ، آمریکا را قهرمان پرتاب بمب بر سر عده ای وحشی که مکافات وحشی گری خودرا دریافت کرده اند می داند والبته همگان می دانندکه آمریکایی ها عملا فقط برای آزمایش اولین بمب اتمی ساخته خود ،آنرا بر فراز دوشهر در ” ژاپن ” منفجرکردند .
میبدی عملا می خواهد بگوید که اگر فردا روزی ” آمریکا ” برای سقوط نظام ج.ا.بر سر مردم بمب بریزد ، مردم ایران خودشان مقصر هستند . پذیرش سیاست های آمریکا بعنوان تصمیمات جهانی و قانونی و منطقی دانستن این تصمیمات حتی تا مرز ” بمباران اتمی کشورها ” اولین نقطه ضعف گفتمان جمعیت گرد آمده در اطراف ” شاهزاده رضا پهلوی ” است که خود را در درخواست های جمعیت طرفدار نظام سابق به ” ترامپ ” برای دخالت در امور ایران نشان می دهد . البته این اقایان در ادعا می گویند که حتی با تحریمها هم مخالف هستند تا چه برسد به ” دخالت نظامی ” . اما بقول معروف ” شنونده باید عاقل باشد ”
” میبدی ” و ” نوری زاده ” که می توان آنان را افرادی که دارای حسی ” نوستالژیک ” نسبت به میهن خود بوده و همیشه و بسیار با احساس از ایران صحبت به میان می آورند ، آنقدر صداقت دارند که به بعضی واقعیتها اشاره کنند اما وابستگی های سیاسی آنان ، اجازه نمی دهد تا به همین واقعیتها گردن بگذارند . ” میبدی ” وقتی از رواج ” خرافات ” در ایران صحبت می کند می گوید : برای رهایی از خرافات و حاکمیت آخوند ، ما ( مردم ایران ) هیچ راهی جز طی این دالان 40 ساله حاکمیت ج.ا. نداشتیم ، خب می توان منطقا از ایشان این سئوال را کرد که اگر مردم اروپا فقط با دیدن حاکمیت کلیسا که تمام دوران قرون وسطی را در بر گرفت توانستند به واقعیت عدم دخالت کلیسا در سیاست پی ببرند و ” میبدی ” خود نیز می گوید ملت ایران باید این دالان را طی می کرد ، پس انقلاب 1357 یک ضرورت تاریخی بوده است و رهایی از خرافات و حاکمیت آن بر شئون زندگی مردم جز با انقلاب میسر نبوده است ، پس ایشان باید از انقلابیون 57 تشکر کند !
در جای دیگری ” نوری زاده ” می گوید ، پاپ خود به درون کلیسا و واتیکان خود بازگشت ، ایشان اینجا هم تجاهل العارف می کنند و می دانند که کلیسا جز در جنگهای طولانی ، خونریزی های دهشتناک و آتش زدن مخالفان و دانشمندان ، به واقعیت واگذاری قدرت سیاسی گردن نگذاشت و ایران نیز در حال طی چنان مسیری است و همان حرف ” میبدی ” درست است که ما ایرانیان نیز باید این دالان تاریک را طی می کردیم ، یعنی موضوع حاکمیت و اکنون بی اعتبار شدن دخالت روحانیت در سیاست ربطی به توطئه دشمنان شاه و ” گوادلوپ ” و این چنین فرضیه های توطئه نداشته است . این حوادث ضرورت هایی تاریخی است که در طول دست یابی به مدرنیته وسکولاریزم برای همه ملتها پیش می آید و هر ملتی به شکلی این مسیر را طی می کند و خود ” میبدی ” هم با کمی صداقت متوجه این و اقعیت شده است .
از همه جالبتر زمانی است که این دو یار قدیمی در باره ” محمد بن سلمان ” صحبت می کنند و می گویند ” آمریکایی ” ها و ” غربی ” ها وقتی دیدند که یک جوان از عربستان دشداشه را ازتن در آورد و کت و شلوار پوشید و قصد کرد که ” سیلیکون ولی ” را به عربستان بیاورد شروع به توطئه بر علیه وی کردند و با بزرگ کردن مسئله ” قاشقچی ” می خواهند از صنعتی شدن ” عربستان سعودی ” جلوگیری کنند ،و میبدی در آخر می گوید که ” بن سلمان ” تکرار ” محمد رضا شاه ” است و می خواهد کشور خود را صنعتی کند . این صحبتها آنقدر پر تناقض است که انسان نمی داند از داشتن چنین هموطنانی بخند یا گریه کند . فرض کنیم که این ادعا درست باشد که ” بن سلمان ” تکرار ” محمد رضا شاه ” است و من خود یک سال پیش در مقاله ای به این موضوع پرداخته و در آنجا تضعیف موقعیت ویا حتی احتمال حذف وی را طرح کرده بودم و این حرف درست است ، اما این موضوع نه الزاما بدلیل مترقی بودن ” بن سلمان ” که اساسا بخاطر تمایل ” ترامپ ” برای ندادن هیچ سهمی در ” عربستان سعودی” به اروپا و بریتانیا است .اگر ” غرب متشکل از آمریکا و اروپا برای بن سلمان که به قول شما خواهان صنعتی کردن کشور خود است ، اشکال ایجاد می کنند که نتواند به این مهم دست یابد و به همین خاطر هم به قول این دو ” محمد رضا شاه ” را سرنگون کردند و برای ” بن سلمان اشکال ایجاد می کنند . طرفداران نظام سابق چرا به ” ترامپ ” امید بسته اند ؟ همین امروز هم نمایند گان کنگره آمریکا طرحی را به تصویب رساندند که انتقال فرآوری هسته ای حتی برای تولید برق به ” عربستان سعودی ” را ممنوع می کند ، موضوع ” قاشقچی ” هم بهانه است و دفاع ” دونالد ترامپ ” هم از ” بن سلمان ” در رقابت های حزبی و منوط به خرید میلیاردها دلار اسلحه و سرمایه گذاری این کشور در ” امریکا ” است .آیا بن سلمان برای صنعتی کردن کشور خود جرات رودرویی با ” آمریکا ” را دارد ؟ و البته ممکنست در آینده ” عربستان سعودی به ایران و روسیه نزدیک شود که در مقاله ای دیگر در این باره باید صحبت کنیم ، و یااگر طیف طرفدران نظام سابق فردای بعد از ج.ا. در ایران بر سر کار بیایند برای صنعتی شدن ایران که اساسا به سود ” غرب ” نیست ، و مخالفت با خرید اسلحه و انتقال سرمایه ایران به آن کشور ، جرات در افتادن با ” امریکا ” و ” اروپا” را دارند ؟ و می دانیم که اینان از آنچنان ظرفیت سیاسی ای بر خوردار نیستند ، این گرایش سیاسی چه پاسخی برای این سئوالات دارد ؟ این تناقضات اساسی است که در گفتمان این دسته از ایرانیان است و بعید بنظر میرسد برای آن پاسخی داشته باشند .
چرا ” نوری زاده ” از همین غرب به قول شما بد نهاد تقاضا می کند که پول حاصل از فروش نفت را به ” ج.ا.” ندهد و با تاسیس صندوقی آن پول رابرای ملت ایران نگهداری کند ، چگونه است که بر اساس تئوری شما ” غرب ” ضد محمد رضا شاه عمل کرد ، ضد ” بن سلمان ” عمل می کند ، اما با شما و شاهزاده روراست و صادقانه برخورد کرده و پولها را بعد از سقوط ج.ا. دودستی به ملت ایران برخواهد گرداند ، مگر در لیبی پولهای ” قذافی ” را به مردم ان کشور بازگرداندند این یک بام ودو هواست و نشان می دهد که پیشنهاد دهنده چنین سیاستی خود به غرب اعتماد ندارد اما برای پیروز شدن و به دست آوردن قدرت حاضر به پذیرش هر بازی و دست زدن به هر ریسکی هست بخصوص که بر سر پول ملت و نه اموال خود ریسک می کنند .
. موضوع قابل توجه دیگر اینکه اگر ” بن سلمان ” محمد رضا شاه امروز عربستان است ، پس بطور طبیعی سرنوشت محمد رضا شاه هم در انتظار وی خواهد بود ممکنست بگویید که اکنون 50 سال از آن سالها گذشته است و و ان دوران تاریخی سپری شده است ، اما خود گفتید که به مانند دوران ” شاه ” با بن سلمان هم بازی کرده و بر علیه وی برخاسته اند و در حقیقت هم دوران های تاریخی با گذشت 50 سال سپری نمی شوند و همان ” دالانی ” که ” میبدی ” گفت که ما باید از درون آن عبور می کردیم آهسته آهسته در مقابل کشور های خاور میانه هم خود نمایی می کند و آن دالان همان احتمال وحدت میان اقشار سنتی ، شاهزاده های ناراضی روحانیون ارتجاعی با اقشار متوسط و دانشگاهی است که در ایران و سالهای قبل از انقلاب خود را نشان داد و امروز خود ” نوری زاده ” در همین برنامه اش گفت که ” قاشقچی ” بر آن بوده تا یک تلویزیون برای نشر افکار ” اخوان المسلمین ” تاسیس کند و این همان وحدت میان بنیاد گرایی اسلامی و روشنفکر و متجددی مانند ” قاشقچی ” است که برای ابراز مخالفت خود با ” بن سلمان ” به دنبال یک ابزار قدرتمند بوده و می دانسته که برای مخالفت و به چالش کشاندن اصلاحات دولتی ” بن سلمان ” هیچ وسیله ای موثرتر از مذهب و مردان مذهبی نیست ، پس بطور طبیعی سرنوشت محمد رضا شاه در انتطار ” بن سلمان ” گیرم به شکل دیگری است . این آقایان بخصوص ” نوری زاده ” که از عوامل موثر و تاثیر گذار اپوزیسیون گرد آمده به دور”رضا پهلوی ” است به جای غرق شدن در نوستالژی و توهم توطئه باید به تحلیل واقعگرایانه روی بیاورند .
از سوی دیگر آنچنان که ” دکتر لاجوردی ” در صحبتهای چند هفته پیش خود در برنامه ” پنجره ” گفت شما وو طرفدران نظام سابق و منجمله همان ” دکتر لاجوردی ” ، همه اتان خواهان ” بازگشت به “بنیادهای تاریخی وفرهنگی ” هستید ، پس شما نیز مروج نوعی بنیاد گرایی بوده و از مدرنیته فقط برای لعاب دادن به بنیاد گرایی تاریخی و فرهنگی خود استفاده می کنید . و در مورد شخصیت مورد علاقه شما ” بن سلمان ” وی نیز بنیاد گرایی است که برای حفظ بنیاد گرایی مذهبی و فرهنگی خود ، می خواهد از تاسیسات و گفتمان مدرن بعنوان لعاب و پوشش استفاده کند ، متاسفانه نه محمد رضا شاه مدرن بود و نه بن سلمان ، اما قاشقچی و اخوان المسلمین ، همان ” دالان ” میان بنیاد گرایی مذهبی و یا تاریخی بن سلمان و محمد رضا شاه و آینده روشن و تابان ایران و منطقه هستند و از عبور از این ” دالان تاریک ” گریزی نیست .
اعتماد مردانی مانند ” میبدی ” و ” نوری زاده ” به آمریکا نه فقط در تاسیس صندوقی برای ضبط پولهای ج.ا. است که این گرایش سیاسی ، مطلقا معتقد به این است که ” آمریکا ” و تحریمهایش اقداماتی در جهت بازگرداندن اینان به قدرت سیاسی و باز گرداندن آرامش به جامعه مااست که می دانیم آمریکا و اروپا هیچ صداقتی نسبت به اینکه مردم و کشور ما به دمکراسی و صلح وآزادی دست یابند ندارند وتمام تجربیات تاریخی و اخیر این واقعیت را اثبات کرده است ، ” ترامپ ” بدنبال یک مشت دلار برای کشور خود و فرانسه هم به همین شکل و البته این طبیعی است و هر سیاستمداری باید بدنبال بر آوردن منافع کشور خود باشد ، اما شما چرا فکر میکنید بر آورده شدن منافع آمریکا ، برای ملت ایران آب می شود ؟ امید که که دفاع از این سیاستها برای شما ” نان ” نداشته باشد
این آقایان برای سرنگونی جمهوری اسلامی ، حاضر به پذیرش ریسک دخالت و حتی آنطور که میبدی گفت ، بمباران شدن کشور خود از سوی آمریکا هستند ” نوری زاده ” در آخر می گوید ” سودا چنان خوش است که یکجا کند کسی ” ، سودا کنید اما نه بر ، ، سر دخالت خارجی و بمباران شدن کشور ،بر سر اعمال تحریمها به آمریکایی مشورت می دهید ،بدهید مفت چنگتان ، نوش جانتان ، گوشت شود به تنتان بچسبد می دانیم سودایتان با کسی است که ” تمام لذت عالم میان ….. اوست “1 میدانیم این سودا برای شما خوش است اما بدانید ملت که دستش نمی رسد به شما بگوید این کار همکاری با خارجی است اما بمبارن شدن احتمالی را توجیه نکنید ،با چنین سیاستهایی البته “سامانه طرفداران نظام سابق ” را بی آبرو کرده برای همیشه از سپهر سیاسی ایران حذف می کنید و سنگ بزرگی را از پیش راه جمهوری خواهان بر می دارید ، اما به فکر خودو آبروی خودهم باشید ، فرزندان شما و شاید خود شما هم باید بتوانید در فردای ایران بر آمده از بحران در مقابل ملت سر خود را بالا بگیرید .
1– جمله ” تمام لذت عالم میان پاچه اوست ” از آنجا آمده است که روزی ” ناصرالدین شاه ” آماده صرف صبحانه بود که برای وی از اندرونی چند دست کله پاچه آورده و گفتند که ” جیران ” زن محبوب شاه ” برای وی این کله پاچه را فرستاده است ، ذوق شعری ” ناصر الدین شاه ” گل کرده و بلافاصله گفت :
نگار قبله عالم که دل سراچه اوست
کریم شیره ای که در مجلس حاضر بود به شاه اجازه ادامه نداده و مصرع دوم را به این صورت سرود که :
تمام لذت عالم میان پاچه اوست
ناصرالدین شاه که اشاره کریم شیره ای را به میان دو … جیران را بر نمی تافت خشم الود امر به تنبیه ” کریم شیره ای ” داد و خلاصه کریم شیره ای اذن خواست که با جمله ای خشم شاه را فرو نشاند و گفت : قبله عالم منظور من از میان دو پاچه ؛ پاچه ای بود که ” جیران خاتون ” همراه با کله برای شما فرستاده بود و اشاره ای به جای دیگری نداشتم .
“
Leave a Reply