سال نو بر همگان مبارک باد به امید سال پر از پیروزی و امید برای ایران و ایرانی

تحریم تسلیحاتی ” حکومت اسلامی ” ،  باید ادامه یابد و ” ملاها ” نباید به سلاح های پیشرفته تری دست یابند !

ورود به موضوع : سابقه تاریخی تحریم تسلیحاتی ” جمهوری اسلامی ” : در مارس ۲۰۰۷ میلادی /1386و در اوج بحران اتمی بوجود آمده توسط حکومت اسلامی قطعنامه ۱۷۴۷ در شورای امنیت به تصویب رسیده که بر اساس آن هر گونه صادرات سلاح و خدمات مربوط به آن از ایران به خارج از این کشور مشمول تحریم می شد. در سال ۲۰۱۰ میلادی نیز قطعنامه ۱۹۲۹ نیز مورد تصویب قرار گرفت که بر اساس آن صادرات تسلیحات متعارف به ایران نیز ممنوع شد. شورای امنیت سازمان ملل  طی این دو  قطعنامه ای خرید و فروش هر گونه سلاح متعارف را که حتی در شمار تسلیحات نظامی معمولی کشورهای دیگر باشد را برای ” ج.ا.” ممنوع اعلام کرد . این ممنوعیت شامل تانک و خودرو های زرهی ، هواپیماها و جت های جنگی ، هلی کوپتر های تهاجمی ، موشک و سامانه های موشکی و تامین مالی و خدمات مالی برای خرید و فروش موارد فوق الذکر بود . بر اساس این قطعنامه  ، ” ج.ا.” حتی در صورت تولید موارد دکر شده حق فروش و صادرات آنها را هم ندارد .

درسال 2016 و در هنگام امضای معاهده برجام _برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام (به انگلیسی: Joint Comprehensive Plan of Action)[] در راستای توافق جامع بر سر برنامه هسته‌ای ایران و به دنبال تفاهم هسته‌ای لوزان، در سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵) در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ (شامل چین، فرانسه، روسیه، انگلستان، ایالات متحده آمریکا و آلمان) منعقد شد_ از سوی نمایندگان ایران در هنگام بحث بر سر پایان یافتن تحریمهایی که بخاطر برنامامه هسته ای ایران ، اعمال شده است ، موضوع پایان یافتن تحریم تسلیحاتی که از سال 2007 اعمال شده بود مطرح شد و این موضوع با مخالفت نمایندگان کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا روبرو شده و نهایتا قرار بر این شد که این تحریمها تا 5 سال بعد از امضای معهده بر جام ادامه پیدا کرده و در مهر 1399/ اکتبر 2020- یایان یابند .

پایان یافتن تحریم تسلیحاتی در سال 2020 بخشی از ” برجام ” است و برای ورود به موضوع ابتدا باید تحلیل خود از برجام را روشن کنیم :

نظری به برجام  ، زمینه ها ، دلایل و نتایج آن

برجامصلح مسلح میان دو دشمن خونین بود : منظور از صلح مسلح ، همزیستی مسالمت آمیز دو دشمن خونین است که در یک مقطع معین امکان و قدرت از میان برداشتن یکدیگررا نداشته و بدلایلی از جمله دشمن سوم مشترک حتی به یکدیگر نیازهم دارند واین آن شرایطی بود که طرفین  اصلی امضا کننده ” برجام ” ایران و آمریکا در سال  2016در آن قرار داشتند .

 در شرایط صلح مسلح  هر کدام از دو طرف آماده تغییر شرایط و شلیک بسوی دیگری است ، اما از اقدام متقابل  ظرف دیگر نگران است . اما چه تغییراتی صورت گرفته که اکنون ” ج.ا” و ” آمریکا ” برای یکدگر شمسیر را از رو بسته اند ؟ از یاد نبریم که علیرغم اعلام دشمنی آکار این دو بر علیه یکدیگر ، امروزو در سال 2020 ، ” ج.ا.” امکان استفاده از هیچ حربه موثری بر علیه  آمریکا را ندارد : ج.ا. با تنش افرینی هایی نظیر تحریک نیروهای نیابتی خود به حمله موشکی به مقر های آمریکا در عراق یا ساقط کردن پهباد آمریکا سعی در قدرت نمایی داشت که با کشته شدن ” قاسم سلیمانی ” از سوی ” آمریکا ” به این حرکات  پاسخ داده شد ، امروز ملاها ی حاکم بر ایران ناامیدانه و مانند گرگ به کمین افتاده به تلاشهایی برای فرار خود از شرایط و وبه چالش کشیدن آمریکا دست میزند ، گاه سعی می کند از تظاهرات برپا شده در آمریکا استفاده کنند ، گاهی با دان امتیازات  اقتصادی به چین سعی در جلب همکاری این ابر قدرت بر علیه آمریکا را دارند ، رهبر ” ج.ا.” گاهی به دونالد ترامپ ”  فحاشی می کند ، ” خامنه ای و سپاه ” اما  از هیچ امکان عملی بر علیه دشمن بر خوردار نیستند  .

 آمریکا درمقابل اما از نظر برخورداری از امکان تحریمهای اولیه و ثانویه ، استفاده از قدرت آتش سایبری و جاسوسی اسرائیل ، استفاده از فعالان مدنی و سیاسی اپوزیسیونی ایرانی خارج از کشور بر علیه “ج.ا.”  در  موقعیت برتری نسبت به دشمن خود قرار دارد و بخا طر تغییر شرایط  که در  ادامه به آن خواهیم پرداخت این ” آمریکا ” است که امکان شلیک بسوی ” ج.ا.” را پیدا کرده است . این اقدامات  از خروج آمریکا از برجام شروع شده ، بعدا با کشتن فرمانده سپاه قدس ادامه یافته و امروز هم با تشدید تحریمها و درخواست ادامه تحریم تسلیحاتی حکومت اسلامی شدت یافته است .

کدام نیازها و اهداف مشترک طرفین برجام را به پای میز مذاکره کشاند ؟ آیا این نیازها پایان یافته اند ؟  

دو انگیزه مهم آمریکا و اروپا در امضای توافق برجام 1- قطع برنامه های هسته ای ” ج.ا.” بود که میرفت تا بسرعت از کنترل خارج شده و عملا باعث نگرانی اروپا ، آمریکا و حتی فدراسیون روسیه شده بود و آن دیگر تلاش برای رفع تشنج با جمهوری اسلامی در جهت باز گذاشتن دست  ” سپاه قدس ” برای برخورد با ” دولت اسلامی عراق و شام ” ( داعش ) بود که در آنزمان به یک گروه تروریستی ثروتمند ، قدرتمند ، مخوف و غیر قابل کنترل تبدیل شده بود .

” باراک اوباما ” رئیس جمهور وقت ایلات متحده آمریکا در سال 2014 در سخنرانی خود در دانشگاه نظامی ” وست پوینت ” از عزم جدی خود برای عدم دخالت در درگیریهای منطقه ای سخن بمیان آورده بود .وی در آن سخنرانی از سپردن وظایف آمریکا در منطقه به نیروهای محلی سخن گفت و یکی از این ظایف که فقط از عهده ” ج.ا.” بر می آمد سرکوبی دولت اسلامی عراق و شام یا همان ” داعش ” بود .

 شکی نیست که عربستان سعودی و آمریکا و یا در مقیاسی محدودتر ، سازمانهای اطلاعاتی این دو کشور زمانی به استفاده از ” داعش ” بر علیه ” ج.ا.” فکر کرده بودند ، حتی نمایندگی  وانتهای بسیارپیشرفته هیلوکس که 800 دستگاه آن مورد استفاده ” داعش ” بود ،متعلق به بازرگانان  اهل عربستان  کشورهای حاشیه خلیج فارس بود  ، داعش در یک روز روشن و آفتابی و با استفاده از تعداد بسیارزیادی از وانتهای گم شده در نمایندگی های تویوتا در کانادا و استرالیا ، در یک منطقه کویری بطور علنی به شهر 2میلیونی موصل حمله کرده و این شهر را  براحتی آب خوردن به اشغال خود در آورد !  مجموعه اینها همه خود دلایل خوبی برای احتمال اتکای این گروه به ” سیا ” و وعربستان سعودی بود .

 این دو کشور فعال در امور ایران و عراق و منطقه  شاید در آغاز پیدایی ” داعش ”  بر آن بودند تا با بوجود آوردن دولتی ” وهابی ” در مناطق ” مرکزی عراق ” شمشیر دموکلس وهابی را بالای سر آخوندهای تهران نگهدارند و پیش بینی نمی کردند که بزودی حتی مفتی های وهابی هم نتوانند بر ترورها و اعمال تروریستی این گروه در اروپا و آمریکا و دهشت آفرینی های منطقه ای شبه نظامیان دولت اسلامی کنترل داشته باشند . از یاد نبریم که در زمانی که “برجام ” امضا شد ، اوج فعالیت و ترکتازی ” داعش ” بود و این گروه بر موصل حاکم و حتی خلبانان عراقی وفادار به صدام حسین آموزش اعضای این گروه را برای پرواز با 3 فروند شکاری روسی ” میگ ” به غنیمت گرفته شده از ارتش سوریه را شروع کرده بودند ، این موضوع انگیزه مهمی بود که آمریکا و اروپا در فکر محدود کردن قدرت جهنمی ” داعش ” باشند و همه ناظران سیاسی و نظامی بین المللی آگاه به مسائل منطقه بخوبی میدانستند تنها نیرویی که انگیزه و امکانات لازم برای گسیل کردن نیروی زمینی برای سرکوب داعش به عراق و سوریه را دارست ” ج.ا.” ، ” سپاه قدس ” و در راس آن ” قاسم سلیمانی ” است . از سوی دیگر، در آن زمان ” ج.ا.”  بسرعت در حال گسترش دادن برنامه هسته ای خود بود و انگیزه قوی دیگر آمریکا و اروپا ، محدود کردن این برنامه بود که با امضای برجام به هردو هدف خود رسیدند ، گروه داعش بعنوان یک گروه غیر قابل کنترل توسط ” ج.ا.” سرکوب شده و منهدم شد و پیشرفت روز افزون برنامه هسته ای ” ج.ا.” در سطح تکنیکی و بصورت تاکتیکی از سوی ج.ا. ، معلق شد .

” خامنه ای ” در امضای برجام بدنبال چه بود :

با امضای برجام بسیاری از تحریمهای بر قرار شده از سوی آمریکا و اروپا و حتی شورای امنیت که در ارتباط با برنامه هسته ای برعلیه  جمهوری اسلامی برقرار شده بود نه متوقف که ” معلق ” شد و میلیاردها دلار از پولهای بلوکه شده ایران آزاد و در اختیار  حکومت اسلامی ایران قرار گرفت ،  که این خود انگیزه مهمی برای امضای ” برجام ” بود ، اما آنچه که در امضای قرار داد برجام برای “ج.ا.” از درجه اول اهمیت بر خوردار بود امکان حضور ” سپاه قدس ” ، آزادانه و بدون مخالفت آمریکا و اروپا در عراق و سوریه بود .

” قاسم سلیمانی و خامنه ای ” با حضور در عراق و سوریه و لبنان بدنبال چه بودند ؟

 ” خامنه ای و سپاه و فرمانده کشته شده آن ” قاسم سلیمانی ” ” بر مبنای سیاست از این ستون به آن ستون ، در این توهم بودند که به محض حضور بدون مانع و رادع ، نیروهای سپاه در شامات ( عراق و سوریه و لبنان ) و حضورشان در مرزهای اسرائیل ، بسرعت به قهرمان شعارهای ضد اسرائیلی کشورهای مسلمان وعرب تبدیل شده و خواهند توانست پایگاههای محکمی در کشورهای اسلامی شبه جزیره ، خلیج فارس تا شمال آفریقا و فلسطین بدست بیاورند و نظام اسلامی را از خفقان نظامی و جغرافیای سیاسی که به آن دچار شده است نجات بدهند .  ” خامنه ای و اوباما با امضای ” برجام ” هردو ریسک کرده و دست به قمار خطرناکی زدند اما نتیجه نهایی هر قماری به نفع آن طرفی که امکانات بیشتری دارد تمام خواهد شد . اکنون که نتیجه برجام بنفع ” امریکا ” تمام شده ، : خامنه ای ” کف به لب آورده و بزدلانه امضای آنرا به گردن روحانی و اصلاح طلب و اعتدالگرا می اندازد و خود را به فراموشی میزند که مذاکرات منجر به برجام ، در دوسال آخر دولت نورچشمی وی ” احمدی نژاد ” شروع شده بود !

 اروپا و آمریکا ، به محض اینکه در ” شامات ” از شر ” داعش ” رها شدند ، به فکر رها شدن از ” برجام ” افتادند که به خروج ” آمریکا ” واعلام نارضایی ” اروپا ” از برنامه موشکی ” ج.ا” منجر شد . در صورتیکه در تمام سالهای رونق برجام و درست در آنزمانی که سپاه قدس ، برای مبارزه با ” داعش ” و دفاع حضور آمریکا در ” عراق ” و به کمک “نوری المالکی ” دست به کشتار سنی ها و طرفداران  صدام زدو حتی در یک روز 500 نفر از نیروهای وفادار به ” مقتدی صدر ” را کشت ، اری درست در همان روزها  آمریکا و اروپا حساسیت زیادی نسبت به برنامه های موشکی ” ج.ا.” نشان ندادند .

 اما آنچه که برای ” ج.ا.” از برجام ماند دلارهای بازگشت داده شده به ایران بود که به تورم و اختلاس در کشور دامن زد و با بالا رفتن سهم جبهه اعتدال و اصلاح که از ملزومات اجرای ” برجام ” بود و به سرازیر کردن بودجه و دلار و سکه بسوی اقشار مرفه و نیمه مرفه و دامن زدن به خصوصی سازی های بیرحمانه منجر شد و نهایتا ، به بیکاری و حاشیه نشینی و فقر و فحشا و گسترش اعتیاد و فاصله طبقاتی منجر شد .

دستاورد اساسی ” برجام ” برای ” ج.ا.” چه بود ؟

 اما دستاورد عمده ” ج.ا.” از ” برجام ، فرصتی بود که این رژیم ، برای تجهیز زراد خانه موشکی خود پیدا کرد که با کمک عمده روسیه توانست  انجام گیرد . بنظر میرسد  با توجه به تحریم تسلیحاتی ج.ا.” و ممنوعیت فروش سلاح از سوی روسیه به ایران ، بسیاری از سامانه های موشکی روسی به ایران منتقل و صرفا با رنگ آمیزی مجدد و البته آموزش پرسنل ایرانی  در روسیه ، در ارتش  وعمدتا سپاه بعنوان تولیدات ” جهاد خود کفایی صنایع نظامی ” بکار گرفته شد و می توان گفت که این همان دستاورد عمده ” ج.ا.” از برجام بوده که اروپا و آمریکا در آنزمان بخاطر نیاز به جمهوری اسلامی برای سرکوب کردن ” داعش ” به گسترش زراد خانه موشکی ایران واکنش نشان ندادند .

 یعنی اگر ” آمریکا ” امروز تحریمها را تشدید کرده ، اگر اجازه نمی دهد بیش از 200 تا 300 هزار بشکه نفت از ایران صادر شود ، اگر ” دونالد ترامپ” در پی تمدید تحریم تسلیحاتی حکومت است ، همه اینها بخاطر اینستکه نیازی که آمریکا در زمان ” باراک اوباما ” به ایران در عراق و سوریه داشت ، منتفی شده است ، اکنون در عراق سکولارها سکان را در دست دارند و آمریکا  برای آرام کردن شیعیان نیمه وحشی  حشد الشعبی  (  از نظر سیاسی منظور است و نه از نظر قومی و مذهبی ) و آن دیگر ” مقتی صدر” به ” ج.ا.” نیاز ندارند ، اکنون دیگر زمینه اینکه وهابی ها تمام منطقه را گرفته از میان رفته و زمینه گسترش ملی گرایی عربی – اسلامی در منطقه وجود ندارد

. ” ج.ا.” در حقیقت با سرکوب کردن سنی های ضد آمریکایی و طرفداران صدام حسین د ر عراق ، نه تنها دشمنی ابدی ” سنی ” های منطقه و جهان رابرای خود خرید بلکه علت نیاز آمریکا و اروپا به خود را نیز تضعیف کرد !

آنچه تا کنون گفته شد سابقه و پس زمینه موضوع پیش بینی  پایان یافتن تحریم تسلیحاتی حکومت اسلامی ، در مهر 1399/ اکتبر 2020 بود . اکنون  خود موضوع را مورد بررسی قرار می دهیم :

با ادامه یا اتمام تحریم تسلیحاتی ” ایران ” چه اتفاقی می افتد ؟

موضوع اساسی اینستکه آمریکا و اتحادیه اروپا هر دو خواهان سرنگون شدن ج.ا. هستند اما با اینکه هر کدام راه حلهای خود را دارند  در یک هدف مشترک هستند و آن اینکه این فیل پیر و زخمی بنحوی بزمین بغلطد که وحشت و آشوب کمتری ببار آورد . آمریکا نظری به ” طرفداران رضا پهلوی  و مجاهدین خلق دارد در حالتیکه بریتانیا واروپا بیشتر رو بسوی اصلاح طلبان دارند و در این ارتباط است که برخوردشان نیز با موضوع تحریمها و برجام کاملا متفاوت است .

در صورتیکه تحریمهای تسلیحاتی در مهر1399/اکتبر 2020 برداشته شوند جمهوری اسلامی امکان  خرید اقلام زیر را که بشدت بدنبال داشتن آنهاست از روسیه و چین پیدا می کند : جتهای جنگنده چند منظوره Su-35 و Su-30SM یا حداقل جتهای Su-27SM3 از مسکو و جتهای جنگنده J-10C از پکن . تانکهای تی 90  و هواپیماهای آموزشی  یاک -130 از روسیه .

 مضوع مهم در باره جت های جنگنده  سوخوی 30 و سوخوی 35 اینستکه ج.ا. با داشتن این جت های جنگنده  امکان افزایش برد عملیات تهاجی و جنگی خود را تا 2000 کیلومتر افزایش داده و با داشتن تانکهای تی 90 روسی  تانکی که در جنگ چچن ، با وجود اصابت 7 راکت ” آر پی جی ” باز هم به فعالیت خود ادامه دارد را  دارد و  زمینه حضور زرهی بسیا ر بالاتری در درگیریهای منطقه ای پیدا می کند .

آیا ادامه تحریم تسلیحاتی ” ج.ا.” توازن منطقه ای را به هم میزند ؟

 جواب این سئوال آری است ، یعنی با ادامه تحریم تسلیحاتی ” ج.ا” قطعا نظم ژئوپولیتیک منطقه ای به نفع عربستان سعودی وکشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه  به هم خواهد خورد و در این صورت این موضوع  مطرح می شود که پس چرا باید این تحریم اامه پیدا کند .

 دلیل حمایت از ادامه تحریم تسلیحاتی اینستکه تحرکات نظامی کشورهایی مانند عربستان سعودی وحاشیه خلیج فارس و حتی اسرائیل بعنوان رقبای منطقه ای ” ج.ا.” هر چه هم که توان نظامی و قدرت آتش قوی که داشته  باشند از سوی کشورهای بزرگ مانند آمریکا ، روسیه و بریتانیا قابل کنترل است و بقول معروف این کشورها بدون اجازه آمریکا اب نمی خورند ، اما موضوع مهم در باره افزایش توان نظامی ” ج.ا.” اینستکه این کشور و قدرت آتش و توان نظامی و هسته ای آن از سوی هیچ کشوری قابل کنترل نیست ، یعنی حتی منست روزی شاهد این باشیم که “نیروی هوایی سپاه ” تصمیم به بمباران مراکز نفتی عربستان یا اسرائیل و یا حتی مناطقی از اروپا را گرفته و نه تنها با قدرتهای بین المللی هماهنگ نباشد که حتی از ” خامنه ای ” هم دستور نگیرند ! و در آنصورت ایران را با خطر مورد حمله قرا رگفتن از سوی ابر قدرتهای اروپایی و آمریکا و قدرت دهشتناک آتش اسرائیل روبرو کنند .

 روسیه و چین در حمایت از پایان یافتن تحریم تسلیحاتی ” حکومت اسلامی ” در حد پائینی به امکانات اقتصادی فروش تسلیحات به ایران چشم دارند اما موضوع مهم برای این دو کشور ، به چالش کشاندن اهداف  منطقه ای ایالات متحده آمریکا به خرج و هزینه ملت ایران است و اینکه خرید اسلحه از سوی ” ایران ” کدام مخاطرات دهشتناک را برای ملت ایران در پی دارد برای ” چین و روسیه ” از هیچ اهمیتی بر خوردار نیست .

Tagged as: , , , , ,

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Twitter picture

You are commenting using your Twitter account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s

Start here

%d bloggers like this: