در پی شعر خوانی اردوغان در «آذربایجان » که حاکی از موضع گیری زیرکانه رهبر ترکیه و در پی غلبه « اذربایجان » بر ارمنستان در جنگ « قره باغ » و در جریان رژه پیروزی ارتش آذری صورت گرفت، اعتراضات بی رمقی از سوی رهبران « ج.ا.» بعمل آمد .
اما شعر خوانی « اردوغان » نه از سر خطا که در آن شرایط و محل مشخص ، حاوی هشداری جدی به « ج.ا.» بود که می تواند در استانهای آذری زبان برای « ج.ا.» مخاطرات جدی ببار بیاورد . ترکیه و بعد از آن شروع به افشای همکاری های گسترده دستگاههای اطلاعاتی « ج.ا.» با قاچاقچیان برای ربودن یک فعال سیاسی در خاک خود کرد که این افشاگری ُ مانور های « ترکیه » در جریان « قتل قاشقچی » در کنسولگری « عربستان سعودی » در ترکیه را بذهن می آورد . مقاله حاضر به وحدت ها و تضادهای سه کشور مهم اسلامی در منطقه پرداخته و حاوی پیش بینی هایی برای اینده روابط این سه کشور و تاثیر آن بر وضعیت ژئوپولیتیک منطقه در آینده میان مدت است .
در سال2016 و در پی نزدیکی ترکیه به محور : روسیه – ایران و بعد آن در سال 2018 پیش بینی بالا گرفتن تضاد میان ایرن و ترکیه در دو مقالی زیر نوشته بودیم که آن دو پیش بینی امروز و بعد از نزدیک به یک دهه بواقعیت پیوسته اند .
چرا باید اتحاد ایران و روسیه وترکیه را جدی گرفت1-
جمهوری اسلای که خود مظهر قلدری و تشنج افرینی است اکنون با نیرویی در «ترکیه » روبرو شده است که مست قدرت یابی در یک دهه آینده است و باید از مقابل آن بگریزد و کوتاه بیاید .
بخش یک :آنکارا درمقابل « ریاض » و « تهران »!
ترکیه به کجا می رود ؟
تفکیک دقیق چند کلمه کلیدی :
الف : آنکارا : شکل نوظهوری از اسلام سیاسی که مشخصا رنگ و بوی « اخوان المسلمین » دارد . این قرائت خاص از اسلام خواهان ترکیب و التقاطی میان اسلام و اشکال مدرن دولتداری مانند تفکیک قوا ، جمهوریت و انتخابات آزاد است و نتیجه نهایی آن شکلی التقاطی از دولتهای شبه مدرن با گرایش دینی است البته در طول چند ماه ریاست جمهوری « محمد مرسی » بر مصر که از رهبران « اخوان » بود شاهد بودیم که مانند همه تئوری های سیاسی از حرف تا عمل و از ادعا تا واقعیت فاصله بسیار است و نهایتا مجلس « اخوانی » دولت مرسی ُ بدنبال سرکوب اقلیت های دینی و محدودیت ازادی های زنان و …بود. اما اخوانی ها بجای خلیفه گری در حکومت اسلامی خود از جمهوریت دفاع می کنند ، بر اسلام سنی بعنوان یک هویت سیاسی تاکید دارند اما در عین اینکه بر جمهوریت تاکید دارند، مخالف دخالت روحانیت در سیاست و بخصوص در مواضع رهبری سیاسی هستند . اصلاح طلبان در ایران نیز از نوعی اسلام سیاسی دفاع می کنند که شبیه به الگوی « ترکیه » است با این فرق که ، اکثریت جهان اسلام ، مسلمان شیعه ایرانی را « رافضی » میدانند اما مسلمانان ترکیه این مزیت نسبی را دارند که به مانند اکثریت مسلمانان جهان ، « سنی » هستند .
ب :« ریاض » : رهبران عرستان سعودی مدافع اسلام بنیادگرای سلفی با محوریت رهبری مادام العمر و ارثی خلیفه بر کشوربا پذیرش قطعی سیاست های اروپا و آمریکا محور بوده و طبیعتا با اسلام جمهوری حتی اگر ساز و کارهای دمکراتیک در آن سطحی و بیرمق باشد مخالف هستند . بنابراین طبیعی است که رهبران عربستان سعودی و اقمار آن، با جدیت و در یک حد با رجب طیب اردوغان و خامنه ای و قطردشمن بوده و همزمان با هر دوی آنها بجنگند . این نیز از عجایب روز گار خواهد بود که روزی«ج.ا.» و « عربستان پادشاهی » را دست در دست هم بر علیه « ترکیه » و « جمعیت اخوان » ببینیم . این احتمال در صورت حمایت « غرب – سیاسی » از فعلیتهای جمعیت « اخوان المسلمین » بسیار قوی خواهد شد .
ج: « تهران » : شکلی از اسلام سیاسی را نمایندگی می کند که درساختار سیاسی آن ، دین و سنت و اشکال رقیقی از تاسیسات ونهادهای مدرن را فقط برای ادامه محافطه کاری سیاسی و اجتماعی و حفط حکومت به هر قیمت به کار می گیرد، بی اعتقادی امروزین « اسلام ولایی » به منافع ملی و رنج مردم و نابودی آب و خاک و سرمایه های طبیعی و اجتماعی مختص حکومت فقها نیست ، ما ایرانیان صدها سال است که اسیر حکومتهایی بوده ایم که مملکت را برای حفط حکومت می خواسته اند و نه حکومت را برای حفظ مملکت . جمهوری اسلامی که تبلور این بی اعتقادی به دین و ملت و مملکت وآب وخاک است درست بر مبنای : کافور نهند نام زنگی و برای جبران این عقده بی ریشگی ، خود را حکومتی معتقد به اصول و مبانی دینی و مذهبی و ملی میداند در صورتیکه در عمل شاهد آن هستیم که رهبران امروز ایران نه به خدا و نه دین و مذهب و ملت و انسانیت ، به هیچ چیز جز حفظ قدرت اعتقاد ندارند . در نظری واقعبینانه ،« رجب طیب اردوغان » از « خامنه ای » و « سعودی ها » بازهم پیشروتر است و بمانند این دو سراسر بی اعتقادی نیست و البته علت آنهم نه « اخوانی » بودن وی که بالا بودن عیار اندیشه های مدرن در ساختار سیاسی ترکیه است
د: ترکیه به کجا میرود ؟ منظور از این عبارت البته تازمانی است که حزب حاکم « آک پارتی » و « اردوغان »بر ترکیه حکم میرانند و در صورتیکه در انتخاباتی آتی ، اینان رای نیاورند البته و قطعا مسیر حرکت آتی ترکیه ، تغییر خواهد کرد .
بحث بر سر چیست ؟ : بر سر اینستکه اخیرا شاهد تشنج میان « آنکارا» و «تهران» بودیم و جالب است که توجه کنیم که این شاخ و شانه کشیدن از سوی « ترکیه » بود و بازهم از یاد نبریم که بخش ولایی حاکمیت ُ « خامنه ای » و گرایشات باصطلاح ملی گرایانه شیعی در میان حزب اللهی ها ، در جنگ اخیر میان « آذر بایجان » و « ارمنستان » با ترک موضع سنتی « ج.ا.» در کشمکش « قره باغ » که بطور معمول از « ارمنستان » حمایت می کرد از طرف « آذری » حمایت کرد و بطور طبیعی باید باعث رضایت « ترکیه » که حامی « آذربایجان » بود می شد . بعد از مدتها این اولین بار است که یک کشور در منطقه برای « ج.ا.» شاخ و شانه می کشد و بقول معروف نظام ولایی تشنج طلب را به تشنج می خواند . بحث بر سر دلایل مبارزه جویی و تشنج طلبی « آنکارا » در مقابل « تهران » است .
سابقه اوج و فرود روابط« ترکیه » با دو کشور در دهه اخیر :
« اردوغان » وابستگی فکری خود به « اخوان المسلمین » را پنهان نمی کند و بعد از کودتای « ژنرال السیسی » و سرنگونی دولت اخوانی « محمد مرسی » وی سوگند یاد کرد که با تمام قوا برای باز گرداندن اخوانی ها بقدرت تلاش کند .
رسانه های تبلیغاتی ترکیه،از نظامهای سیاسی مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس بعنوان « ضد انقلاب » نام میبرند ودر جنگ داخلی لیبی بنفع دولت «فوادسراج » که او نیز گرایش اخوانی دارد دخالت نظامی کرده و روبروی متحد خود « روسیه » ایستاد .با اینکه اخیرا عربستان سعودی در حرکتی تحریک آمیز بخشهایی از اقتصاد « ترکیه » را تحریم کرد اما اردوغان با عقب نشینی قابل ملاحظه ای از رودرویی مستقیم با « کلید داران خانه خدا » خود داری کرد . سیاست « اردوغان » در برخورد با « سعودی » ها بخاطر وزن بالای رهبران سعودی در جهان اسلام ( بجز ایران و در میان شیعیان ) خواهان عدم رودرویی علنی است اما ترکیه در برابر « ج.ا.» آماده برخورد علنی و تشنج آمیز است که در سطور آینده به دلایل آن میپردازیم . ترکیه سعی می کند نقاط ضعف عربستان سعودی را در بوق و کرنا کند اما درعین حال دست خود را از اتهام درافتادن با مرکز جهان اسلام و خادمین حرمین بشوید که این مورد را در قضیه « قتل خاشقچی» شاهد بودیم وآنکارا با تمام توان سعی در بی آبرو کردن « سعودی » ها داشت . نکته ظریف اینکه « ج.ا » و بخصوص بخش « ولایی » اش ،در مورد آن قتل فجیع از محکوم کردن علنی خود داری کرده و و دولت که موضع مغلوب حاکمیت را اعلام می کند، با تاخیر و نه با قدرت بر علیه آن حادثه موضع گرفت و دلیل این عدم موضعگیری این بود که هم «خاشقچی » وابسته به جریان « اخوان » بود وقصد داشت که در آمریکا یک رسانه مدافع « اخوان المسلمین » بر پا کند و هم « اردوغان » خود ، صاحب تفکرات اخوانی است . « ج.ا.» در مورد قتل « خاشقچی » در کنار عربستان سعودی ایستاد و از محکومیت آن و مانور دادن بر روی آن خود داری کرد ،این خود نشانه ای است که اگر جمعیت اخوان المسلمین پرو بال بگیرند ،« ج.ا.» نسبت به آن موضع خصمانه خواهد داشت ! اما چرا ؟ « اخوان المسلمین » که خود مخالف حکام سعودی است و سردمداران اسلام ولایی باید از قدرتگیری دشمن دشمن خود خوشحال باشند اما دشمن دشمن « ج.ا» اگر اخوانی باشد دوست وی نخواهد بود . این خود رازی سر بمهر دارد که در بخش دوم مقاله به آن خواهیم پرداخت.
آنکارا در مقابل ریاض و تهران بخش 2
دو گانه اسلام ولایی و اسلام اخوانی !
بزودی
Leave a Reply