روز هفدهم ماه جولای (همین چند روز پیش ) سالروز اعدام آخرین تزار روس از خاندان ” رومانوف ” ها بود . وی که از سال 1894 قدرت را در روسیه بدست گرفته بود ، در پی شکستهای پی در پی در جبهه های جنگ و فقر و فساد گسترده ای که کشور روسیه و خاندان رومانوف را در خود گرفته بود از قدرت کناره گیری کرده و اختیارات کامل خود را به دولت موقت تحت سرپرستی ” کرنسکی ” داده بود ، آخرین تزار روس بعد از پیروزی بلشویک ها در روسیه ، بحالت زندان همراه با خانواده و دو پیشخدمت خود در منطقه ای در اورال در خانه ای تحت الحفظ نگه داشته میشدند . در ساعات اولیه بامداد 17 جولای سال 1918 ، کمیته محلی حزب کمونیست شوروی در شهر یکاتریتبورگ مرکز اورال ، تصمیم مبنی بر اعدام خانواده سلطنتی ، پزشک و دو خدمتکار همراه آنان را بمرحله اجرا در آورد . قصه های مربوط به قطعه قطعه کردن اجساد خانواده نگون بخت و همراهان آنان ، ادعاهایی است که سلطنت طلبان برای پر سوز و گداز کردن جریان اعدام سرهم می کنند و قطعا و بصورت منطقی نمی تواند اتفاق افتاده باشد . در فرانسه نیز لویی شانزدهم و ملکه ماری انتوانت بمدت کوتاهی بعد از وقوع انقلاب کبیر فرانسه به گیوتین سپرده شده و انقلابیون به این شکل مرگ دردناکی را برای آنها رقم زدند
موضوع قابل اشاره در فرانسه وروسیه سرنوشت شوم و دردناک سلسله های پادشاهی رومانف و بوربن ها است .
در کشورهایی که سلسله های پادشاهی در آن کشورها طی یک انقلاب ریشه دار توده ای سرنگون شده و قبل از سرنگون شدن مدتها در مقابل انقلابیون مقاومت کرده اند ، معمولا این آخرین پادشاهان و خانوده اشان بسرنوشت دردناکی دچار شده اند . حتی در ایران هم قاجارها که تا آخرین لحظه ها در مقابل انقلاب مشروطه مقاومت کردند ، هر چند که احمد میرزا و سایر پادشاهان قاجار توانستند بکمک تزارها از کشور فرار کنند ، اما بسیاری از زنان اهل حرم شاهزاده های این سلسله نگون بخت پادشاهی ، ساکنان اولین محله بدنام تهران ” قلعه ” بودند .
سالگرد کشته شدن آخرین تزار روسیه بهانه ای شد تا به سرنوشت آخرین سلسله پادشاهی حاکم بر کشورمان نظری داشته باشیم . واقعیت اینستکه خاندان پهلوی را می توان خاندانی نگون بخت نامید . سرنوشت غمبار رضا شاه و مردن وی در گمنامی در جزیره ای در افریقای جنوبی ، خیانت آمریکا به محمد رضا شاه بنحوی که وی را حتی به دیوانه خانه ای در آن کشور راه ندادند ، مرگ دردناک لیلا پهلوی که نتوانسته بود زندگی همراه با تحقیری را تحمل کند که دختر یک دیکتاتور بودن برای وی بدنبال آورده بود ، خودکشی مشکوک و دردناک پسر دیگر شاه علیرضا با شلیک گلوله در دهان ، و بیماری نادر ارثی فرحناز دختر دیگر شاه ، همه و همه بیانگر اینستکه بقول معروف گلیم بخت این خانواده ، با تار و پود سیاه تافته شده است . شایعات نیز خبر از ابتلای همسر رضا پهلوی به بیماری سرطان دارند . یعنی خانواده نگون بخت پهلوی هر کس را هم که به وی نزدیک می شود را نیز بسرنوشت سیاهی مبتلا می کند .
اینها همه یک طرف و بی ارادگی و سست عنصری رضا پهلوی که از پدر خود بارث برده است همراه با خرافی بودن وی و فرح پهلوی نیز مزید بر علت شده است و میرود که اگر اینها خود را از دخالت در سیاست مبری نکنند سرنوشت بازهم دردناکتری را در انتظار اینان قرار دهد . البته مذهب مسئله شخصی افراد است ، اما فردی را که هیچکدام از شعائر مذهبی را رعایت نمی کند و فقط با گیلاس مشروبات الکی دردست ظاهر می شود و آنگاه نام فرزندان خود را اسامی مذهبی نور زهرا و ایمان و … می گذارد و مانند پدر بزرگ خود ، خود را نوکر ” رضا ” می نامد می توان یا خرافاتی نامید و یا متقلب که هیچ علقه ای از سوی افراد مذهبی جامعه بسود وی ایجاد نمی کند . یا مثلا فرح دیبا با کدام پشتوانه مذهبی ، به سیده بودن خود افتخار می کند ؟ این تظاهرات مذهبی فقط می تواند برای جلب افراد ساده دل مذهبی باشد و شاید هم از خرافاتی و نه مذهبی بودن ایندو حکایت کند. اینها همه در کشوری که بشدت بسوی فرار از خرافات حرکت می کند ، نکاتی منفی است .
از سوی دیگر بازگشت رضا پهلوی نه بقدرت و در مرحله اول به ایران فقط در حالت دخالت آمریکا در ایران و منطقه امکان پذیر است و در چنان حالت بعیدی که قطعا با پس زمینه جنگ داخلی و اغتشاش متصور است ، آیا رضا پهلوی که بازمانده یک خاندان نگون بخت سلطنتی است جرات بازگشت به ایران را دارد و اگر ندارد این هیاهوها و مصاحبه ها چیست که اینروزها براه می اندازد؟ وی اگر این فعالیتها را برای بازگشت به ایران انجام میدهد بهتر است به سناریوی احتمالی بازگشت خود و خانواده اش به کشور نظری بیندازد . رضا پهلوی با پشتوانه کشوری در سیاست دخالت می کند که آن سرنوشت دردناک را برای پدر وی رقم زد و اکنون هم وی را بعنوان کارت بازی برای مذاکره با ج.ا. بکار میبرد .
بازماندگان خاندان سلطنتی ورضا پهلوی ، اگر درحالت فقدان قدرت مرکزی ، جنگ داخلی و دخالت قدرتهای بیگانه در ایران ظاهر بشوند قبل از هم مورد کین جویی مجاهدین خلق قرار میگیرند ، چه اینکه بسیاری از رهبران این سازمان توسط پدر رضا پهلوی کشته شده است . روسیه بعنوان حامی ج.ا. و ترسان از قدرت گیری وی که همگان و بدرستی او را نماینده سیاستهای آمریکا در منطقه میدانند ، دیگر نیرویی است که بدنبال سر رضا پهلوی است ، بازماندگان ج.ا. نیز از خونخواهان وی هستند .
نیروی دیگری که در دو کشور فرانسه 1793 و روسیه 1918 ، سر از تن آخرین بازماندگان خاندان های پادشاهی جدا کردند ، انقلابی هایی بودند که بدنبال ادامه انقلاب فعال بودند و در ایران امروز این نیروها یکی از عوامل اصلی شکل دهنده تحولات خواهند بود .
در ایران بعد از ج.ا. ، انقلابیون ملی گرای دموکرات و مترقی هر چند که به مجازات اعدام و گیوتین اعتقادی ندارند ، اما کینه رضا پهلوی را بعنوان مدافع اعمال پدر در دل دارند ، آنچه که بر دکتر مصدق و دکتر فاطمی ، بزرگان جبهه ملی و رهبران سازمانهای چپ و مترقی، تحت رهبری محمد رضا گذشت ، حادثه ای نیست که بتواند بخشش رضا پهلوی را از سوی اینان بدنبال داشته باشد . بنظر میرسد که همسر رضا پهلوی بعنوان زنی عاقل که بدنبال خوشبختی خانواده خود است باید این کودک بزرگسال را از دخالت در سیاست باز داشته و به او بگوید که ” در ایران بعد از ج.ا. هنوز انقلابی جوشان در جریان است .سر خود بگیر و جان خود برهان
Leave a Reply