وقتی که علی خامنه ای ، ولی عقب مانده ترین و خرفت ترین بخش مردم ایران یعنی جماعت حزب الله ، لاف زده گفت خدای ما همان خدای دهه 60 است ، میشد نفسی براحتی کشید که پدر حزب اللهی ها 40 سال از قافله عقب است ! این نه فقط یک ادعا باشد که سرکوبها ، دستگیریها ، اعترافات ساختگی تلویزیونی و دهها اعمال خلاف وجدان بشری که توسط خامنه ای و مزدورانش اجرا میشود ، همه و همه اثبات کرد که اینان از حرکت مردم و جامعه در رودرویی با ظلم وستم و جهل و خرافه ج.ا. بشدت عقب مانده اند . مثلی بزنیم : خدای دهه شصت از میان لبان خمینی وحی صادر کرد و دستور قتل عام چندین هزار زندانی را صادر کرد ، با این امید واهی که با کشتن آن چند هزار زندانی امر مبارزه با رژیم اسلامی تعطیل شود ، بهانه هایی هم که می تراشند که بگویند آن کشتار شرم آور برای این بوده که گویا زندانیان قصد شورش داشته اند ، دروغی بیش نیست مصاحبه های مرگ و زندگی دو سال قبل از واقعه شروع شده و لیست اعدامی ها تنظیم و دائما به روز میشد . آیا خدای دهه 60 که خامنه ای امروز لاف آنرا میزند ، جرات دارد امروز از آن غلطها کرده 4-3 هزار اعدام انجام بدهد ؟ . خدای دهه 60 به خمینی وحی کرد و وی گفت که باید در هر سر چهارراه چوبه اعدام بر پا کنیم ، امروز خامنه ای جرات زدن این حرفها را ندارد و حتی سعی دارد تعهد خود به قانون را به رخ همه بکشد و حتی احکام واجب دین را بضرب و زور قانون و دولت و وزارت خانه که همه پدیده های غیر دینی و مدرن هستند مجری کند . ممکنست بگویید که ج.ا. مدرن شده است ، می گوییم نه مدرن نشده بلکه دین، امام ، خامنه ای و خمینی ، دیگر ، در بین مردم آبرویی ندارند و حتی امام حزب اللهی ها هم برای منطقی نشاندادن اعمال خود از قانون بهره میگیرد ! هر چند که از قانون و مدرنیته و ابزار تجدد برای اداره جامعه متنفر هستند . خامنه ای و بیت و حزب اللهی ها آرزو دارند می توانستند ، همین الان احکام بزعم خود خدا را در مورد سنگسار ، پرتاب از کوه ، برده داری و سوء استفاده جنسی از دختران و پسران هر آنکس که بر علیه ولایت قیام کرده تحت عنوان اسیر حربی و کافر و مرتد بمورد اجرا بگذارند ، اما میدانند به لب آوردن این حرفها همان و بطرفه العینی آویزان شدنشان به تیرهای چراغ برق همان ، اینستکه خود را برنگ جماعت در آورده از قانون و قانمداری حرف میزنند و خون دل می خورند که چرا نمیتوانند احکام طلایی عهد شتر چرانی خود را اجرا کنند و ملت هم منتطرند که این خودن دل خوردنهای آخوند و حزب الله آنقدر زیاد شود که نهایتا خون بالا بیاورند وآنروز است که انقلاب شود و آخوند جماعت در دریایی از خون غرق شود ! . خدای دهه شصت امکان فریب مردم را داشت و می گفت ” ما آمده ایم که دین ودنیای شما را بهتر کنیم و شما را به مقام اعلای انسانی برسانیم ” ، امروز فریبکاری خمینی افشا شده و آخوند برای بدست آوردن قوت روزانه خود باید پول نقد مردم را یا از حسابهایشان بسرقت ببرد و یا موجودی گاوصندوقها ی مردم را از صندوق امانات برباید !
خدای دهه شصت ، با تعدادی روشنفکر ، سازمانهای چریکی و سازمان مجاهدین روبرو بود و عملا آنها را قتل عام کرد ، امروزالف : بخش وسیعی از یاران سرسخت دیروز ولایت ، تحت عنوان اصلاح طلب بخون اصحاب ولایت تشنه اند ب : کارگرو کشاورز مطمئن شده اند از ولایی جماعت آبی برای مستضعف گرم نخواهد شد و آخوند های شکم پرور طماع هر جا که با مشکل کمبود بودجه روبرو شده اند از سفره آنها شروع کرد و قیمتها را یکی در دوره احمدی نژاد چند ده برابر کرده اند و یکی در دوره ابراهیم رییسی قیمتها تا 5 برابر و 6 برابر شده است ج: درویش ، بهایی ، دگراندیش و دانشجو و معلم امروز یکصدا بر علیه ولایت فریاد اعتراض سر میدهند ! در سال 1360 اگر کسی خطای رانندگی مرتکب میشد ، به وی می گفتند این عملی غیر شرعی است و امروز دهها و صدها زن در یکروز از حجاب اجباری سرباز میزنند ، به آخوند جماعت توهین های رکیک می کنند و در پی هر حرکت اعتراضی جمعی ، آخوند کشی و آتش زدن حوزه های خرافه پروری از اولیه ترین اقدامات توده های خشمگین است . ممکنست در یک حرکت انقلابی و سرنگونی طلبانه به بسیاری از این نوع اقدامات نظم داده شده و از آنها جلوگیری شود ، اما مشت نمونه خلوار است و ولایی و آخوند جماعت از آنروزی بهراسند که توده ها بر علیه خدایگان بشورند و آنها را از عرش به حضیض ذلت بکشانند . آری خدای دهه شصت خامنه ای در مواجه با توده های معترض دهه نود بدجوری به مخمصه افتاده است .
Leave a Reply