سال نو بر همگان مبارک باد به امید سال پر از پیروزی و امید برای ایران و ایرانی

با اشاره انگشتان یک کارمند دون پایه “صدای آمریکا ” ولایت خامنه ای بلرزه افتاد .

 بخش یک :

جنبش ” زن ، زندگی ، آزادی ” چیستی ، زمینه ها و چشم اندازها :

بخش دوم مقاله

اولین کشته شده این جنبش  و آنکس که با فدا  کردن حیات خود به آن جان داد یعنی ” ژینا “ ،  خود زن  ومظهر ” زندگی  و ” آزادی ” بود . قتل ناجوانمردانه وی ، جرقه ای شد برای آتش زیر خاکستری  که بعد از آبان خونین همه نسبت به  فروزش آن هشدار میدادیم  . بعداز آبان خونین حوادثی مانند گردهمایی های بمناسبت خشک شدن زاینده رود در اصفهان و یا حادثه دهشتناک ریزَش ساختمان متروپل در آبادان واقع شد اما هیچکدام نتوانستند به جرقه ای برای به آتش کشیده شدن نظام اهریمن تبدیل شوند .

اما در  مورد  قتل “ژینا” تو گویی که شقی ترین موجود بشری ، کبوتری  سفید  را سر ببرد  همه وجدانهای آگاه را برانگیخت .

کبوتر سفید مظهر امن و امنیت و صلح و صداقت است و ” ژینا ”  و بعدا  حدیثه  ، حنانه  و …..  ودهها کشته شده راه ،،آزادی نیز به همین اندازه پاک و پر از عطر و طروات جوانی و زندگی ، با آن چشمان زیبا و موهای افشان و مواج مظهر سرزندگی و بدست بدترین موجودات بشری بخون کشیده شدند  . خونین شدن این کبوتر سپید را ملت اما بسیار ناجوانمردانه بحساب آوردند  و هر آنچه از سرکوب و نابرابری و تحقیر  بعد از آبان خونین تحمل کرده بودند این بار تحمل کرده نتوانستند و امروز درست دو هفته   بعد از پر پر شدن ” ژینا ” این خون اوست که در جایجای میهن خونین می جوشد و سبب انگیرش وجدانهای بیدار و جانهای عاشق میشود . بقول نظامی گنجوی  مگر شیرین زلب افشانده نوشی  که از هر گوشه ای خیزد خروشی 

زمینه های خیزش : شکی نیست که سردمدار و فعال اعتراض به حجاب اجباری زنان متعلق به اقشار متوسط وبخصوص ساکن شهرهای بزرگ و مراکز استانها هستند که با تعریفهای جامعه شناسانه می توان آنها را اقشار متوسط نامید و این را هم میدانیم که  رهبری نه  اما انگیزش  این حرکات از همان موقع که شروع شد در دست ” مسیح علینژاد ” است .

تاریخچه روابط میان اقشار متوسط و ولایت

دقیقا بعد از اشتباهات احمدی نژاد در فشارهای بیش از حد به اقشار متوسط و بعد از شکست در انتخاباتهای متعدد که درآن اصولگرایان نفر آخر لیستها بودند ، و بعد از اینکه رژیم قدرت این بخش از جمعیت کشور را فهمید رژیم به این نتیجه رسید که اگر بخواهد به حکومت ادامه دهد باید با این دسته از جمعیت مردم ایران به نتیجه رسیده و آنها را برای خود بیخطر کند . بیت و سپاه اما نمی خواستند دلجویی از اقشار متوسط به قدرتگیری اصلاح طلبان که رقیبان سرسخت اسلام ولایی هستند بینجامد . طرح خامنه ای این بود که این بخش از جمعیت را مورد حمایت های مالی قرار داده اما از هرگونه فعالیت سیاسی باز دارد . میل خامنه ای در سال 1392 به انتحاب فردی مانند ” حسن روحانی ” دقیقا در بحبوحه نیاز ولایت به حل و فصل معاهده برجام و نزدیک کردن اقشار متوسط بخود شکل گرفت . تمام پول پاشی ها ، پیش فروش سکه وخود رو و ارز وحتی  فراهم آوردن عرضه سهام عدالت در بازار بورس و سهام ، کمکهایی برای کمک به این اقشار برای محافظت از پول خود در مقابله با تورم لجام گسیخته بود که سرمایه های بزرگ اینان توانستند حسابی لفت ولیس کنند ، کار بجایی رسید که تعداد میلیاردرهای دلاری در ایران و در اوج رکود اقتصادی تحت تاثیر”کرونا ” بسرعت فزونی گرفت و به تعداد بیش از 200000 نفر رسید   سرمایه های کوچک نیز اسیر موجهای تورمی وکلاهبرداری برادران ولایی شده و از بین رفتند . بنابراین رژیم با این طرحها که  بعدا خامنه ای با رندی تمام توانست آنرا بعنوان خیانتهای روحانی در حیف و میل بیت المال اعلام کند تعداد کثیری از اقشار متوسط و مرفه را بخود جلب کندو در اینجا  رژیم به همان چاهی افتاده است که محمد رضاه شاه نیز به آن دچار شد  . آن اشتباه اینست که دو نظام سیاسی اخیر در ایران از یکسو به تخصص ، پول و امکانات فرهنگ ساز این دسته از مردم نیاز دارند و از سوی دیگر نمی خواهند که اینان هیچ نقشی در سیاست داشته باشند . در مورد ج.ا. وضع بازهم بدتر است و آن اینکه ولایت از مردمی که عاشق تجدد و آمریکا و زندگی آمریکایی  هستند می خواهد خود را در کفنی سیاه بنام حجاب بپیچانند  ، موسیقی غربی گوش نکنند ، لباسهای مد روز نپوشند و این برای زنان افشار متوسط و مرفه از کفر ابلیس هم بدترو چیزی نزدیک به مرگ است اما در مقابل این محدودیت ها  پوئنی که به آنها میدهد اینستکه به   امکاناتی که پس اندازهای آنان را از خیز های تورمی نجات میدهد دلخوش باشند . جالب توجه اینکه رژیم با توجه به سیاستهای ماجراجویانه منطقه ای ، اساسا هیچ تضمینی هم  برای ثبات اقتصادی به هیچ دست و گروهی  از جمله به این بخش از هموطنان نیز نمیدهد .حدودا از یکسال پیش ساکنان مناطق متوسط و مرفه نشین شهرهای بزرگ آزادی های بیشتری حس میکردند ، رقصها و جشنهای خیابانی در میادین و مترو و بمناسبتهای مختلف ، مجالس رقصی که بی مهابا برگزار شده و ویدیوهای آنها در شبکه های اجتماعی منتشر میشد منجر به درگیریهایی در معابر عمومی میان زنان و دختران جوان با سیاهپوشان فاشیست هوادار حکومت میشد ، در چند مورد حزب اللهی ها را کتک زده وآنان را تحقیر میکردند و در اینجا بود که حزب اللهی جماعت شروع به اعتراض به حکومت کرد ، “یامین پور ” معاون وزیر آموزش و پرورش ،  این فرد قدرت طلب بی ریشه و لمپن  ، به حکومت هشدار داد که بی توجهی حکومت به هواداران و ریشه های قدرت خود می توان نتایج خطرناکی در ریزش آنها داشته باشد .  ” خامنه ای ” خود که به هیچ چیز جز نگهداشتن آخوند ولایی در قدرت باور ندارد مجبور شد واکنش نشان دهد واین توجه هم  نه بخاطر دفاع از احکام خدا و یا دفاع از حزب اللهی ها  به آبجی زینب ها و فاطمه اره ها و برادران اختلاسگر و سود جو، آتش باختیار اعلام کرد . دادن اختیاربرای  برخورد با زنان و دخترانی که متعلق به اقشار با سواد و کارمند و پرستار و پزشک و خلاصه طبقات با سواد جامعه هستند به آبجی سبیلوها  و مداحهای فاسد گرد آمده در گشتهای ارشاد خود بیانگر ناتوانی کامل خامنه ای در اداره امور است ، اگر ناصر الدین شاه در هراس از  اصلاح طلبی امیر کبیر ، فرمان قتل وی را به فراش باشی ها  و مهد علیای فاسد و میرزا آقا خان نوری آن مظهر ارتجاع و فساد می دهد ، این بار اما خامنه ای خود در جای میرزا اقا خان بعد از نزدیک به 150 سال اختیار اسید پاشی ، برخوردهای خیابانی ، تحقیر ، کتک زدن و حتی قتل اقشار فرهیحته ، دانشجویان وروشنفکران از میان زنان را بدست حز ب اللهی ها وآبجی سبیلوهای گرد آمده در گشت ارشاد را میدهد . نه ناصر الدین شاه درد دفاع از سنت و دین را داشت و نه امروز خامنه ای درد دفاع از دین و سنت و حتی حزب الهی ها را دارد ! و مورد دیگراینکه  در آن زمان اصلاح طلبی امری درباری و در میان اقشار مرفه بود و شاه فاسد قاجار با کشتن یکنفر یا چند نفر می توانست اصلاح طلبی را بعقب بیندارد اما ، اصلاح طلبی ، امروز ، میلیونی و همچنین مورد حمایت قدرتها ی سیاسی وشخصیتهای اجتماعی بین المللی است . نتیجه مهم اینکه جنبش زن زندگی آزادی یک جنبش اصلاحی و نه بر انداز است و اگر رژیم در مورد حجاب اجباری عقب نشینی کند بسیاری از فعالان این جنبش انگیزه خود برای برخورد با رژیم را از دست میدهند . وظیفه روشنفکران و فعالان سیاسی از هر دسته و گروهی است که بر روی این موضوع تبلیغ  و کار ترویجی کنند که رژیم ولایی ، رژیمی ضد زن ، ضد انسان و غیر قابل اصلاح است و امکان ندارد حتی علیرغم دادن آزادی نسبی در باره حجاب اجباری ، حق زنان را د رمورد حضانت ، حق برابر در مورد طلاق ، و برابری در تحصیل و بازار کار به آنها بدهد .

یعنی این مبارزه ، مبارزه ای تاریخی میان ارتجاع و تجدد است وبسختی می توان این جنبش را جنبشی مدرن نامید . این جنبشی اصلاحی برای وادار کردن رژیم بعقب نشینی در مورد مسئله حجاب است ، اما دانشجویان پیشرو و اقشار محروم نیز خودرا بمیان انداخته و شعارهای براندازانه میدهند .

 بازهم نظری به عقب بیندازیم : برخورد وحشیانه با ” سپیده رشنو ”  خود هشداری بود که صبر حزب اللهی جماعت به پایان رسیده و خواهان برخورد شدید با زنان و دختران هستند . مملکت ولایی یعنی کشوری که عقب مانده ترین اقشار سیاسی – اجتماعی ، امام و رهبری آن را هدایت کرده و کشور و مملکت و مردم و دولت را دچار بحرانهای بی پایان می کنند .

رژیم اما  سیلی سختی از جنبش خورد :

جنبش “زن ، زندگی ، آزادی ” ضربه ای اساسی به رژیم زد و جهان را متوجه ایران کرد نمی توان گفت که در این حرکات زنان نقش رهبری داشتند  که اساسا هیچ نیرویی قادر به رهبری این موج کوبنده سهمگین نیست  اما زنان ودختران نقش اساسی و مهمی همپای مردان  ونقش تهییجی در آن داشتند  ، برای اولین بار تابوی مقابله با لباس شخصی ها و نیروی انتظامی وحشی شکسته شد . شرکت کنند گان در تظاهرات در موارددبسیاری در مقابل مزدوران  بسیجی ، لباس شخصی و گشت ارشادی ها ایستادندو اجازه ندادند بدون دریافت پاسخ مورد ضرب و شتم قرا بگیرند  .  چندین مورد زدو خورد میان خود ماموران رژیم گزارش شد که احتمالا در جریان آن چند نفر از آنان کشته شده اند . شعارها نسبت به تظاهراتهای قبلی بسیار ارتقاء یافته بود و از کاربرد شعارهای مذهبی خبری نبود ، شعار تفرقه بر انگیز دفاع از پهلوی ها که قبلا توسط عوامل رژیم مطرح می شد ، جز در چند مورد محدود مطرح نشد . هیچ مورد غارت و خسارت به کسب و کار مردم گزارش نشد . رشادت دختران و پسران در تلاش برای ادامه تظاهرات و طرح شعارهایی که مستقیما خیمه عمود ارتجاع خامنه ای  و روحانیت فاسد را نشانه میگرفت ، مثال زدنی بود . می توان گفت تظاهرات ” زن ، زندگی ، ازادی ” تظاهراتی بود که برا ی اولین بار بعد از 4 دهه توانست وحدت بیسابقه ای میان همه اقشار ملت ، کرد ، آذری ، لر و فارس و عرب و در میان گروههای سیاسی چپ ، لیبرال ، سیاسی کار ، انقلابی ، سلطنت طلب و مجاهد و طرفدار نظام سابق بوجود بیاورد که همه اینها دستاوردهایی بود که به برکت جانفشانی های جوانان ، دختران ، پسران و زنان ومردان انقلابی و سرمنشآآن  ” ژینا ” حاصل آمد  . بعد از 4 دهه زنان ودختران به پشتیبانی برادران خود حجاب از سر برداشته و روسری این نشانه بندگی و عقب ماندگی زن را درآتش افکندند ، که اینها همگی خود نشانه هایی از میل وافر زنان به آزاد شدن از قیود کهنه و بندگی و نابرابری است . بسختی می توان گفت که رژیم بعد از این  طرح بتواند حجاب اجباری را به مانند قبل اجرا کند اما در عین حال آزادی از قید آنرا هم اعلام نخواهد کرد و علت آنهم نه توجه به خواست هواداران عقب مانده کلاغ سیاهها و پرستوهای خود است و یا اینکه بدنبال اجرای مثلا حکم خداست که رژیم نشان داده در مواردی که برایش اهمیت داشته نه به حکم خدا گردن گذاشته و نه خواست چهارتا آبجی زینب و مداح و روضه خوان برایش اهمیت دارد ، وجه اصلی تاکید خامنه ای بر روی اجرای حجاب اجباری اینستکه خامنه ای در سودا و توهم  تبدیل شدن به ولی امر مسلمین جهان شدن است و میداند اگر اجرای طرح حجاب اجباری بشکل رسمی  متوقف شود اکثریت قریب به اتفاق زنان ایران حجاب از سر برخواهند کشید ، وی آنگاه نمی تواند کشوری را که اکثریت زنان آن بی حجاب هستند را بعنوان الگوی همه کشورهای مسلمان معرفی کند !  بنظر میرسد این کش و قوس میان رژیم و زنان تا مرگ رژیم اهریمن  ادامه خواهد داشت . در ست در بحبوحه و اوج اعتراضات ؛ صدا و سیمای بی آبروی ولایت ، اقدام به برگزاری شوهای تلویزیونی و صحبت میان شخصیت های دانشگاهی موافق و مخالف کرده است ، که البته مخالفان رژیم توانستند در این برنامه ها بسیاری از ناگفته ها را بزبان بیاورند . از جمله استاد دانشگاه بیژن عبدالکریمی در صحبتی که با کیومرث زرشناس داشت بخوبی توانست ابطال تئوری های زرشناس این مبلغ طرحهای فاشیستی ولایت اهریمن را بیان کند .  اما این برنامه ها مانند  نشان دادن سراب به تشنگان آزادی است و توان فریب هیچکس را نخواهد داشت .

 ماهیت ، چیستی ، رهبری و وابستگی های طبقاتی حرکت :

شرکت کنند گان در تظاهرات اخیر زنان و دختران و مردان متعلق به طبقه متوسط واقشار تهیدست حاشیه شهرها ، اما رهبری در دست دختران و پسران  جوان متعلق به اقشار متوسط و مرفه است .

 شعارهای مطروحه آزادی های سیاسی و اجتماعی و مبارزه با اختناق و استبداد  ولایی بوده و جنبه مترقی آن نشانه گرفته شدن عمود خیمه ارتجاع یعنی خامنه ای است . اما این حرکت که فاقد رهبری است نهایتا حرکتی اصلاحی است که خواهان اصلاح طرح حجاب اجباری است . از یاد نبریم این جنبش ، جنبشی سرنگونه طلبانه نیست .

 .شاید در ادامه شاهد اعتصابات در ادارات و کارخانه ها باشیم اما  هنوز اقشار و طبقات متوسط خود بمیدان نیامده اند که اگر آمده بودند شاهد اعتصابات گسترده در ادارات ، وزارتخانه ها دانشگاهها و مراکز درمانی بودیم .

این حرکات رهبری نداشته اما بیشترین ارتباط را با ” مسیح علینژاد ” ، ” رادیو فردا ” ، ” ایران اینترنشنال ” دارند . اثبات این ادعا اینکه بیشترین تعداد ارسال عکس و خبر وفیلم به علینژاد و این مراکز خبری صورت می گیرد و درست به این دلیل اینان می توانند بر سمتگیری این حرکات نقش تعیین کننده داشته باشند ، هرچند که هیچ سندی در دست نیست که این مراکز خبری اما در حقیقت اپوزیسیونی ، توانسته باشند بر اقدامات جوانان کف خیابان تاثیری داشته باشند .مراکز فوق الذکر مستقیما تحت اداره و رهبری دولت آمریکا و عربستان سعودی و شخص مسیح علینژاد کارمند صدای آمریکا است . در واقع می توان گفت جنبش زن ،زندگی  ، آزادی. اثبات نظرات و راهبردهای مسیح علینژاد است که می گفت : حجاب اجباری آن پتانسیل را دارد که جنبشی عمومی  برای گذار از ج.ا. براه اندازد .و به این دلیل است که می گوییم ولایت با اشاره انگشتان مصی علینژاد بلرزه در آمد

 بر این مبنا هیچیک از گروههای سیاسی اپوزیسیونی چپ ، راست ، مجاهدین خلق ، رضا پهلوی و حتی علینژاد ارتباط ارگانیک با این حرکات ندارند. جنبش زن زندگی آزادی نشان دادکه رضا پهلوی و مجاهدین خلق و فرشگرد که مدعی داشتن بیشترین امکانات در داخل کشور هستند و اینکه این گروهها دارای بیشترین پشتیبانی از کشورهای خارجی هستند و علیرغم وجود یک حرکت قوی مبارزاتی ، توانایی هیچگونه تاثیر گذاری موثر بر این حرکات را نداشتند

دشمن شیشه الماس و ولایت اهریمن که از درون یک انقلاب بر آمده نهایتا ممکنست توسط نیروهای انقلابی و ملی باز مانده از انقلابیون 57 ، سرنگون شود ! البته اگر هر نیروی ملی دیگری ، توان بزیر کشیدن ولایت را داشته باشد ، طبیعتا باید از آن حمایت کرد

حرکاتی که امروز در کف خیابانها در جریان است ، اساسا رویکرد انقلابی و عدالت طلبانه نداشته وعلیرغم شرکت همه اقشار در آن ،  در محدوده مبارزه با حجاب اجباری ، آزادی های سیاسی ، مبارزه با شیوه زندگی تحمیلی آخوندی و نه حتی اسلامی است . علیرغم فقدان شعارهای عدالت جویانه و نبود  تاکید بر بهبود زندگی توده های زحمتکش ، اما از آنجاییکه ولایت اسلامی و آخوندها ، بشدت مورد تنفر کارگر و کارمند و بازاری و  حتی بعضی از اقشار مذهبی هستند ، این جنبش  در طولانی مدت توان تبدیل شدن به  یک حرکت سرنگونی طلبانه را خواهد داشت .

حرکت بعدی جنبش می تواند جذب کارگران نفت ، حمل ونقل و کارخانجات ، معلمان و دانشگاهیان و کارمندان وزارت خانه ها برای ایجاد اعتصاب سراسری باشد که اگر به این حرکت دست نیازد ، زمینه به شکست کشیده شدن آن بسیار است حرکت بعدی ولایت می تواند اعلام حکومت نظامی و قتل عامی عمومی  قبل از شروع اعتصابات باشد هم اکنون هم عملا یک حکومت نظامی اعلام نشده در جریان است  که هر چند که ممکن است ، رژیم را در مرحله فعلی نجات دهد حیات آتی رژیم را بسیار شکننده خواهد کرد .. در بخش دوم در باره وابستگی فعالترین حامی این جنبش به دولتهای خارجی و تاثیر آن بر سرنوشت جنبش سخن خواهیم گفت  .

بخش دوم مقاله

.

Tagged as: , , , , , ,

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Twitter picture

You are commenting using your Twitter account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s

Start here

%d bloggers like this: