موضوع این مقاله با اشاره سمبولیک به یکی از برنامه های صدا وسیمای ولایت است که در آن ” جواد یساری ” یکی از معدود خوانند گان لاله زاری باقیمانده قبل از انقلاب و به اصطلاح خواننده کوچه بازاری در صدا و سیمای ولایت به اجرای برنامه پرداخت و ملت همیشه در صحنه ولایی نیز دلی از عزا در آورده و همراه با مجری وشرکت کنند گان حسابی قر دادند !
هدف این نوشته اساسا در ارزشداوری موسیقی کوچه بازاری نیست و اینکه شرکت ” جواد یساری ” در برنامه صدا و سیما خوب و یا بد بوده است که این موضوعات کار تحلیلگر نیست هدف ما اینستکه بگوییم بازگشت به موسیقی ای که زمانی آخوندها آنرا موسیقی مبتذل میدانستند بیانگر چیست و اگر بتوانیم حدوث این بازگشت و عقبگرد را نیز در سایر پهنه های زندگی اجتماعی – سیاسی نشان بدهیم نشان از چه دارد ؟
قصد ما اینستکه نشان دهیم که ج.ا. برخلاف ادعاهایش اساسا نظامی انقلابی نبوده و نیست و از همان بدو پیدایش پدیده شومی به نام انقلاب اسلامی و متعاقب آن ج.ا. رهبران این نظام و انقلاب همواره برای حفظ قدرت ، تسلیم خواست عقب مانده اما پر قدرت ترین توده های مردم ایران که اقشار سنتی و محافظه کار هستند شده و گام به گام در تسلیم به خواست اقشار سنتی و عقب مانده ، دست از شعارهای اولیه انقلابی خود که برای جذب حداکثری نیرو از میان اکثریت آحاد مردم ایران سر داده بودند شستند .
چرخ با این اختران نغز و خوش و زیباستی
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی
امروز ج.ا. محبور میشود برای حفظ اقشار خاکستری و میانی ، از موسیقی ، فیلم و هنر ی که خود روزی آنرا مبتذل می نامید بهره ببرد . یعنی همانطور که وجود دود بیاتگر آتش زیر خاکستر است ، ما نیز باید بتوانیم تحلیل کنیم که اگر روی آوردن به هنر کوچه بازاری و مبتذل و هنر آبگوشتی بیانگر سطحی نگری باشد ، این سطحی نگری که بیانگر جهان بینی عقب مانده ترین اقشار اجتماعی است در کدام یک از دیگر پهنه های زندگی اجتماعی خود را نشان میدهد و بیاتگر چیست و آیا ج.ا. در دیگر پهنه های زندگی اجتماعی نیز دست به عقب نشینی از ادعاهای انقلابی اولیه خود زده است .؟ .
خمینی و خدعه اش :
همه کسانی که در زمان وقوع انقلاب در سنی بودند که قدرت تشخیص و موضعگیری در باره مسائل سیاسی- اجتماعی داشتند بیاد دارند که ادعاهای خمینی در پاریس که در جهت جذب حداکثری نیرو از میان مردم ایران بود بر اساس بر پا ساختن نظامی سیاسی بود که بنا به ادعای خمینی در پاسخ به سئوال یک خبرنگار، نظامی سیاسی دمکراتیک شبیه نظام سیاسی حاکم بر فرانسه آنروز (1979-1357) بود ، نظامی که در آن آخوند و خمینی ساکن قم است و به سیاست کاری ندارد ، مارکسیستها آزاد هستند ، آب و برق و اتوبوس مجانی است ، احکام اسلامی بزور اجرا نمی شوند ، مسکن مجانی است و…. حتی من خود یاد دارم که رهبران انقلاب به مردم می گفتند خانه نخرید بزودی نظام اسلامی به شما خانه های مجانی مید هد . ادعا میکردند که دستمزد کارگر را قبل از خشک شدن عرق پیشانیش خواهند داد و کوخ نشینان بر کاخ نشینان حکومت خواهند کرد و خلاصه ادعا میکردند که سوسیالیزم شوروی در عدالت پروری شکست خوده است و انقلاب اسلامی چنان جامعه ای بسازد که حتی کمونیستها حسرتش را بخورند .
امروز بیش از 4 دهه از پدید آمدن انقلاب اسلامی گذشته است ، 95% کارگران که اکثریت آنان در کارگاههای کوچک زیر ده و بیست نفره شاغل هستند با قرار دادهای سفید امضا کار می کنند و حتی از شمول قانون کار خود ج.ا. خارج هستند واین موضوع به این معنی است که حقوق و دریافتی بخش وسیعی از این کارگران حتی کمتر از حداقل حقوق و مزایا که خود آن حداقل یک سوم نیاز یک خانواده کارگری را تامین میکند ، است . امروز در ج.ا. کارگر از بی حقوقترین اقشار اجتماعی است و خامنه ای در دیدار اخیر خود شعارهای توخالی تحویل داده و بروی مبارک خود هم نیاورد که دستور خصوصی سازی و تحویل آباد ترین کارخانه ها را بثمن بخس به حزب اللهی ها که موجب نابودی تولید ، فروش اموال کارخانه ها و تبدیل زمین آنها به برج و ساختمان را که موجب بیکاری و فقر در میان کارگران میشود خود هرسال داده و بر خصوصی سازی های بیشتر هم تاکید می کند .
فقر و فحشا و فساد مقامات دولتی بیداد می کند . از دمکراسی ادعایی خمینی خبری نیست و افراد زیادی فقط بجرم نقد عملکرد رهبر ج.ا. زندانی هستند . این نظام اکنون که حتی نیاز به شرکت میلیونی مردم در انتخابات را هم ندارد و می تواند بزور سرنیزه خواستهای خود را اعمال کند تعریف خود را از مستضعف را هم عوض کرده است و اخیرا خامنه ای با وقاحت تمام گفت : “چه کسی می گوید مستضعف بمعنای اقشار آسیب پذیر است مستضعف کسی است که برای برپا داشتن احکام خدا تلاش کند ! ، این ادعای وی بر مبنای ایه وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةٗ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِينَ — ما مىخواستیم بر کسانى که در زمین به ناتوانى کشانده شدند، منّت بگذاریم و آنها را پیشوایان [مردم] قرار داده و آنها را وارثان [آن زمین] گردانیم.” و بر این مبنا و از آنجاییکه خود را وارث پیامبران میداند هر آنکس که حامی وی باشد مستضعف است !!
وی در سخنرانی اخیر هم گفت مردم فهم وشعور تبیین مسائل را برای شرکت در رفراندم ندارند . با توجه به عوامل فوق الذکر می توان گفت که ج.ا. نه تنها در ادعاهای اولیه خود در باره دموکراسی و آزادی و برابری در مقابل قانون که شاید برای یک کشور در سطح ایران ، خواستهای کمی لوکس است عقب نشینی کرده است حتی در مورد دفاع از حقوق مستضعفین که بطور طبیعی باید حامی حکومتی پوپو لیست مانند ج.ا. باشند نیز عقب نشسته است .
شلاق زدن کارگران معترض به تضییع حقوق خود ، کشتن تظاهر کنند گان و دخترکان نوجوان زیر ضربات باطوم و ضرب و شتم ، اعدام زندانیان در سال 1367 از لکه های ننگی است که تا قیام قیامت از دامن آلوده انقلاب اسلامی و میوه تلخ آن ج.ا. پاک نخواهد شد . باشد که تجربه حکومت دینی در ایران و انتقام سختی که ملت از آخوند و امامزاده خواهند گرفت ، چنان باشد که دیگر هیچ مسلمانی در جهان ، حتی بفکر گرفتن حکومت و تسخیر قدرت سیاسی هم نیفتد !
علت در غلطیدن ج.ا. به این همه رذالت و پستی چه بود ؟
بسیاری در جواب به این سئوال موضوع را متوجه دین اسلام و آخوند می کنند ، اما این برخورد نوعی برخورد ذات گرایانه و اینکه گویا ذات آخوند واسلام این همه از نهایت پستی است و این درست نیست هیچ انسان حتی آخوند باشد و هیچ دینی حتی اگر اسلام باشد ذات پست و الوده ای ندارد . باید دید آخوند و اسلام مورد بحث یعنی ولایی در دامن کدام فرهنگ رشد یافته و کدام قشروگروه اجتماعی آبشخورفرهنگی و اجتماعی و حامی آخوند و ج.ا. است . و آخوند و مذهبی ولایی برای پاسخ دادن به نیاز کدام قشر و طبقه اجتماعی این سطح از رذالت و جنایت را پیشه کرده اند .
امروز حزب الله گرگ هموطن خود است !
اگر اجتماعی زندگی کردن را یکی از خصوصیات انسان بدانیم ، می توان گفت که نوع بشر از همان موقع که حاضر به پذیرفتن منافع دیگری و احترام به حقوق دیگران نباشد ، اصلی ترین خصوصیت زندگی اجتماعی را ازدست داده و تبدیل به گرگی می شود که گرگ انسان دیگری است . آخوند و حزب اللهی امروز گرگ هموطن خود بوده و حاضر هستند هر معترض به حاکمیت ظالمانه خود را پاره پاره کنند و این همه به این خاطر است که حاضر به دیدن وپذیرش منافع و موجودیت دیگر اقشار اجتماعی نیستند .
اشتباه اساسی رهبران انقلاب اسلامی در درغلطیدن به پستی و وضعیت حاضر این بود که برای از دست ندادن حمایت اقشار سنتی که بنابه موقعیت تاریخی خود و ترس از نابودی ، فعال و حتی تروریست ترین اقشار اجتماعی در حوزه فعالیت سیاسی در ایران بودند، بطور کامل به خواسته های آنان تسلیم شدند ! یعنی همین کسانی که امروز خود ، اصلاح طلب هستند و در اوان انقلاب جزء افراطی ترین گرایشات سیاسی در سرکوب چپ و لیبرال و دگر اندیش بودند خواسته های خود را مبنی بر سرکوب دگر اندیش و اقوام براحتی به خمینی دیکته میکردند . یکی از شواهد این ادعا تسخیر سفارت آمریکا بود که وقتی توسط چپ ها انجام گرفت براحتی آنها را از سفارت بیرون کردند ، اما وقتی که هین عمل از سوی دانشجویان مذهبی صورت گرفت ، با اینکه خمینی سه روز سکوت کرد ، اما بعد بنحو فرصت طلبانه ای و هراس از اینکه رهبری خود بر گرایشات چپ روانه سنتی – اسلامی را از دست بدهد ، خود به پرچمدار حرکت تسخیر سفارت تبدیل و نام آنرا هم انقلاب دوم نهاد ! یا در مورد تخصیص بودجه عظیمی برای بنگاههای خرد که عموما از روشهای سنتی تولید و توزیع پیروی کرده و متعلق به اقشار سنتی است در بر خورد ناعادلانه در استخدام نیروی کار و خارج کردن آنها از شمول نیروی کار ، ج.ا عملا به نوکر صاحبان کارگاههای خرد تبدیل و شروع به عضو گیری از آنان و فرزندانشان بر ای نیروی سرکوب ، اقشار متوسط و کارگری کرد . ج.ا. محبور است تلقی خود را از مستضعف تغییر دهد ، چه اینکه خود را در اختیار اقلیت فعال رهبر ی کننده اقشار سنتی و بازار قرار داده و راهی ندارد جز اینکه اعتراض آن 95% نیروی کار گری بدون قرار داد را که در استخدام همین صاحبان کارگاههای خرد هستند را سرکوب کند !
رهبران ج.ا. راهی نداشتند جز اینکه اقشار متوسط با گرایش سکولار را سرکوب کنند ، چه اینکه برای استفاده از نیروی خرد کننده سنت و مذهب سنتی بر علیه آنان باید از نیروی اقشار سنتی که از تجددو مدرنیته متنفر هستند استفاده می کردند
نقد اساسی بر انقلاب اسلامی و ج.ا. چیست ؟
. ج.ا. در حقیقت و به مانند یک نیروی سیاسی که مدعی بود می خواهد رفاه همگانی و برابری در مقابل قانون در جامعه بوجود بیاورد باید سعی در پیش گرفتن نوعی آشتی طبقاتی میکرد ، اما ج.ا. پرسودترین و آسانترین راه برای خود را برگزید و آن تسلیم شدن به منافع مطلق اقشار سنتی و بازار و به کار گیری آنان بر علیه دیگر اقشار اجتماعی شد .
یعنی اگر ج.ا. می خواست سیاستی انقلابی در ایران در پیش بگیرد می بایست نوعی سیاست آشتی طبقاتی را در پیش گرفته و روش نسبتا عادلانه ای را در تقسیم ثروت ، موقعیتهای سیاسی و اجتماعی و خلاصه تقسیم نسبتا عادلانه این امکانات در میان همه اقشار و طبقات در پیش می گرفت که نتایج چنان سیاست مفروضی رشد همگون همه اقشار و طبقات یعنی در پیش گرفتن سیاست و پروسه ملت – دولت بود .
ج.ا. اما مرعوب خشونت و سیاست ترور اقشار سنتی شده و خود را به آنان تسلیم و اکنون هم با آنان بازی می کند .این سیاست سیاستی ضد ملی و مترتب بر ترجیح منافع ابتدائا روحانیت ولایی و اقشار سنتی و بازار و مسلمانان شیعه افراطی بر منافع همه اقشار دیگر اجتماعی شد و در نهایت هم روحانیت و شخص خامنه ای بدون ارتباط ارگانیک با هیچ قشر و طبقه ای به بند بازی میان اقشار اجتماعی پرداخته است .
این ادعا در ادامه خود به اینجا میرسد که پس در حقیقت ، این آخوند و روحانیت نبوده است که توانسته است توده و مردم هوادار خود را در قالب ایدئولوژیک خود ریخته و از آنها آدمهای خود را بسازد که این اقشار سنتی بوده اند که آخوند را بشکل خود در آورده اند . آخوند بخودی خود یک قشر انگل است و هر شکلی پیدا می کند که بنا به نیاز و با توجه به قدرت اقشار اجتماعی به آنها آویزان و از آنان تغذیه می کند ، آخوندها زمانی انگل سلطنت قاجار بودند ، زمانی دست بوس شاه و امروز که می بینند فعالترین قشر اجتماعی اقشار سنتی هستند و هردو از مرگ و نابودی اجتماعی در هراس هستند دم از سنت و بر پا داشت ملی گرایی شیعی میزنند .
یعنی اگردر زمان شاه آغاسی و جواد یساری و خواننده های کوچه بازاری ، عشق اقشار سنتی بودند ، اما امروز این گرایش خود را مخفی نکرده و همان آخوند که در اوان انقلاب هزاران ادعای ضد ابتذال داشت ، باید در رسانه سراسری اش فیلم ابگوشتی و موسیقی بقول خودشان مبتذل و…. پخش کند تا بتواند هواداران خود را نگهدارد . یعنی انقلاب اسلامی امرروز بنا به خواست پایگاهش طعم جواد یساری پیدا کرده است . این سیاست در حوزه اقتصاد و اجتماعی مثلا درمورد طرحهای زود بازده خود را نشان میدهد .600 هزار میلیارد تومان است .که احمدی نژاد به طرفداران نظام تحت عنوان طرحهای زود بازده داد ( منابعي كه با هدفگذاري يك ميليون و 471 هزار شغل جديد كليد خورد. از زمان شروع اين برنامه در آذرماه 1385 تا پايان 1389 مانده مبلغ طرحهاي معرفي شده به بانكها حدود 4/672 هزار ميليارد ريال و ارزش طرحهاي تاييد شده در بانكها 1/312 هزار ميليارد ريال گزارش شد كه در نهايت از اين مبلغ تا پايان اسفند 1389 معادل 8/250 هزار ميليارد ريال پرداخت شد. گزارشهاي رسمي نشان ميدهد كه تا پايان اسفند 1389 معادل 3/22 هزار ميليارد ريال افزايش تسهيلات سررسيد گذشته و معوق شد. در مقابل منابع پرداخت شده، بررسي عملكرد اين طرحها نشان داد كه نسبت اشتغال ايجاد شده به اشتغال پيشبيني شده در قراردادهاي منعقد شده در پايان سال 1389 به 43/39 درصد رسيد كه اين امر نشاندهنده ناموفق بودن سياست اشتغالي دولت در قالب طرحهاي زودبازده و انحراف بيش از 60 درصدي برنامه از اهداف اشتغالزايي بود ) این مبلغ کلان که به کارگاههای خرد اختصاص داده شد و بیش از 50% وامهای اختصاص داده شده به آنها هم هر گز برنگشت و اختیاراتی که به این کارگاهها ( 2500،000 واحد و بنگاه سنتی تولید و توزیع )داده شد بیانگر اینستکه این آخوند نیست که اقشار سنتی را بخدمت خود گرفته است ، این اقشار سنتی بوده اند که ولایت را بخدمت خود گرفته و سیستم دولتی را از نظر اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی بخدمت خود در آورده از نظر مالی پروار شده اند و اگر هم برای حفظ این نظام می کشند و کشته میشوند نه بخاطر دفاع از اسلام و دین و … که اساسا برای حفظ موقعیتهای برتر اقتصادی اجتماعی است که فقط در ج.ا. اسلامی به آنها اختصاص داده خواهد ش . ایرانی متعلق به اقشار سنتی به هر حال میمانند و در این مملکت زندگی خواهند کرد ، اما آخوند و روحانیت است که اکنون به هدف متحرک تیرهای خشم اقشار دیگر اجتماعی قرار گرفته اند . روحانیت در پذیرفتن انحصاری قدرت اشتباه بزرگی کرد و حیات تاریخی خود را بر سر این قمار خواهد باخت
روحانیت و اقشار سنتی در همکاری بایکدیگر به غارت و سرکوب مخالفین خود سرکوب هستند . نتیجه اینکه ما امروز با قشرو جمعیتی از مردم ایران روبرو هستیم (و نه الزاما فقط با آخوند وولایت ضد انقلابی !) که برای حفظ موقعیت برتر خود در اقتصاد و دولت و صحنه ها ی مختلف زندگی اجتماعی ، خون میریزد ، فریب می دهد ، اختلاس می کند و …. و نتیجه مهمتر اینکه دفاع سپاه و بسیج و نماز جمعه برو و صاحبان کارگاههای خرد از ج.ا. اساسا ربطی به اسلام و دین و اخلاق ندارد بحث بر سر تقسیم منابعی است که ج.ا. به این اقشار اختصاص میدهد واینان از بودجه خود دفاع می کنند و نام آنرا دفاع از اسلام و دین و سنت و کشور می گذارند . بنابراین این ادعا ها که به سپاهی بگوییم تو را سرکوب نمی کنیم که گویا بسوی اپوزیسیون ییایند ، بیانگر عدم شناخت سیاست واقتصادی سیاسی ج.ا . است . در هیچ رژیمی بعد از ج.ا. به اقشار سنتی و سپاه و بسیج و آخوند و بازاری چنین بودجه و امکاناتی نمی دهند و این گزینه ای قوی است که این افشار تا اخرین قطره خون خود از نظام ولایی دفاع کنند . اما گزینه های دیگر احتمالی اقشار سنتی در رویکرد سیاسی آینده خود ، بسیار وسیع است و در وسع این مقاله نیست
اگر بخواهیم این معنی را گسترش دهیم آخوندهایی که می خواستند نظامی عادلانه که در آن کشاندن گوشواره از گوش زنی در منطقه ای دور باعث شرم مثلا خلیفه اسلامی میشد امروز در قلب تهران ، طرفدار نظام و آخوند و مداح به مردم زور می گویند وطلب کار هم هستند ، عنابستانی نماینده مجلس سرباز نیروی انتظامی را مورد ضرب و شتم قرار میدهد ، کارگر شلاق می خورد ، مداح حکومتی هفت تیر میکشد ، در دادگاهها فساد و زور گویی بیداد میکند وهیچ عرق شرمی هم بر پیشانی مسئولان نمی نشیند ، قالیباف مرد هفت خط نظام می گوید در یخچال خانه اشان چیزی برای خوردن پیدا نمی شود و کاشف بعمل می اید که درکانادا و ترکیه و …. تجارت های میلیونی و میلیاردی دارند و آخوند هم بنا به نیاز خود به این اقشار، راهی ندارد جز اینکه از همه اعمال آنان از فساد و اختلاس گرفته تا زور گویی دفاع کند ! چرا ؟ چون آخوند بعنوان رهبر سیاسی ولایت تسلیم خواست اقشار سنتی و بازاری شد که حاضر به پذیرش منافع اقشار و طبقات اجتماعی دیگر نیستند . پس نظام و یا همان خامنه ای در تبعیت از خواست توده هوادار خود که آماده است هموطن خود را بکشد و برای حفظ رهبری سیاسی خود کشته هم شود ، از همه خواسته های انقلابی و حتی اخلاقی اولیه خود عقب می نشیند واین می شود که امروز می بینیم .
آنقلاب اسلامی از همان زمان که خمینی در ترس از ، از دست دادن هواداران سنتی خود گفت خدعه کردم و از ادعهاهای اولیه خود عقب نشست مرد . انقلاب اسلامی اکنون با توجه به تحریمها و نا کار آمدی ها دیگر نمی تواند مانند گذشته از منافع بازار و اقشار سنتی دفاع کند و امکان دارد خیزشهایی از سوی طرفداران خود همین نظام بر علیه خامنه ای آغاز شود . رییس دانشکده حقوق دانشگاه تهران گفته است 7 تن از دانشجویان دستگیر شده این دانشکده ، فرزند شهید و جانباز و یا سهمیه شهداو جانبازان بوده اند ویا در دیدار اخیر حزب اللهی ها با خامنه ای ، شاهد نجوای اعتراض آمیز بسیجی ها بر علیه خامنه ای بودیم .
اما از یاد نبریم که گرایشات فاشیستی به معنای سرکوب کارگران و اقشار متوسط توسط اقشار سنتی در ج.ا. بسیار قوی است و اگر تحلیل ما از ج.ا. نظامی سیاسی با گرایشات فاشیستی باشد در آنصورت همانند آلمان و ایتالیا این اقشار تا به آخر و تا جنگ داخلی از نظام فاشیستی ولایی حمایت خواهند کرد و نمی توان به پیدا شدن اختلاف و شکاف تعیین کننده میان حامیان ج.ا. دل بست .
Leave a Reply