تحلیل سیاسی هفته
29/03/1393
19/06/2014
آیا هیچ عقل سلیمی باور می کند که اگر آمریکا و متحد ثابت آن بریتانیا نمی خواستند ” داعش ” به سرعت برق بخشهایی وسیع از شمال وغرب و مرکز عراق را اشغال کند باز با حوادث اخیر عراق به همین شکل منفعل بر خورد می کردند ؟ در کوره راههای وزیرستان پاکستان و روستاهای دور افتاده افغانستان پرنده ای نمی پرد مگر اینکه رادار های هواپیماهای بی سرنشین آمریکایی هویت آن را تایید کنند وگرنه باران بمب و راکت بر سر آن متحرک باریدن می گیرد چگونه می توان باور کرد که در کشوری که بر اساس گفته “ وال استریت ژورنال ” پروازهای شناسایی آمریکا دائما بر فراز سرش در حال گشت زنی هستند عملیاتی صورت بگیرد که 1300 مهاجم ماسک دار با تعدادی وانت بالغ بر 60 دستگاه از شرق سوریه گذشته و وارد شمال و غرب عراق شده و نه تنها این هواپیماهای شناسایی که هیچ پست ساده بازرسی هم خبر دار نشود ؟ اگر می گویید با چه مستندی این ادعا را می کنم شما را به مقاله مبسوط نوشته شده در اینجا مراجعه می دهم . نویسنده در این مقاله می گوید 60 دستگاه وانت به کار گرفته شده برای هجوم اولیه دقیقا مارک تویوتا و از نوع خاصی بوده است که در هجوم به ” لیبی ” و ” سوریه ” از آنها استفاده شده است و معمولا توسط شبه نظامیان مورد حمایت ” ناتو ” مورد استفاده قرار می گیرند .
به بعضی از واحدهای ارتش عراق مستقر در موصل گفته شده بوده که بدون جنگیدن تسلیم شوند ، این فرماندهان با کدام پشتگرمی وبر نامه ریزی چنین عملی را مرتکب شده اند ؟ می توان حدس زد که حرکت داعش بسوی عراق به شکلی با هماهنگی متحدین خود در درون ارتش عراق ، قبایل سنی و بعتیان سابق بوده اتد واز مدتها قبل این یورش سازمان داده شده بوده است . آگز چنین سازماندهی را بپذیریم بی خبر ماندن سازمانها و مخبرین اطلاعاتی آمریکا و انگلیس از چنین عملیاتی امر محالی است .
نتیجه ای که منطقا می توان از مقاله ها و نشریاتی که شرح اشان در بالا آمد گرفت اینکه ، بدون نیاز به نظریه های توطئه آنچه که بر اساس فاکتها می توان ادعا کرد اینکه ارتش و نیروهای اطلاعاتی آمریکا بعنوان قدرتمندترین نیروی درگیر در مسائل منطقه ، نمی توانسته اند از طرح ریزی چنین عملیاتی که قاعدتا سران قبایل ، فرماندهان ” سنی ” ارتش ، مسئولین بزرگزترین پالایشگاه عراق در شهر ” بیجی ” که در روز ابتدای حمله پالایشگاه را تحویل ” داعش ” دادند بی اطلاع باشد و در ادامه هم روشن است که دستگاههای هشدار دهنده اطلاعاتی نسبت به شروع عملیات چشمها را بسته و از آن نیز با خبر بوده اند .
این نتیجه گیری با مواضع اعلام شده در سخنرانی ” یاراک اوباما ” در چهارشنبه 7 خرداد 1393 (28 مه 2014) ، منطبق است آنجا که می گوید ، ما باید هم پیمانانی داشته باشیم که به ما در نبرد با تروریسم ، کمک کنند بدون اینکه نیاز به گسترش حضور نظامی خود که آسیب پذیری ما را افزایش می دهد ، تن دهیم . معنی این سخن اینستکه افراطی گری شیعه را نه سرباز آمریکایی که نیروی تربیت شده و مجهز داعش به خشن و فجیع ترین وضع ممکن سرکوب می کند و افراطی گری القاعده و داعش در سوریه توسط ایران محدود می شود و خون جوانان ایرانی در راه سیاستهای آمریکایی و روسی بر خاک سوریه و این بار ا در عراق بر خاک ریخته خواهد شد .
رییس جمهور آمریکا در ابتدای بحران اخیر “عراق ” و در حالیکه ” داعش ” در حال پیشروی لخظه به لحظه در انبار و نینوا و…بود از هر گونه کمک به همپیمان خود در بغداد استنکاف کرده و مقابله با پیشروی داعش را مشروط به تقسیم عادلانه قدرت سیاسی توسط ” مالکی ” می کند .
همکاری سران ” سنی ” ارتش با شورشیان ، پیوستن بخشهای وسیعی از قبایل سنی و سربازان عراق مستقر در مناطقی که ” داعش ” در آنجا پیشرفت کرده است ، به خودی خود نشان می دهد که باز پس گیری این مناطق از داعش تقریبا محال و “دولت اسلامی عراق و شام ” در مناطق متصرفی به شکلی تشکیل خواهد شد . بعضی فیلمهای خبری استقبال مردم کوچه و بازار از ورود جنگجویان داعش به شهر ها را نشان می دهند . . استبداد رای مالکی خود بهترین زمینه برای موفقیت ” داعش ” در تسخیر بی درد سر شهرهای سنی نشین است .
صحنه های استقبال مردم از داعش در عین حال طعنه به جمهوری اسلامی است که خود یکی از ناعادلانه ترین سیستم ها را دربر خورد با کارگر و دهقان و سرکوب گرانه ترین برخوردها را با سنی و بهایی و اقلیت های قومی رقم زده است . اگر اپوزیسیون بر انداز در آینده ای نه چندان دور راه خود را به داخل ایران باز کند با استقبال اقوام و طبقات ناراضی روبرو خواهد شد ؟ . ایا سرسختی ” مجاهدین خلق ” برای باقی ماندن در ” پایگاه اشرف ” با دادن ده ها کشته و زخمی از میان رده بالاترین اعضای خود با در نظر داشت چنین روزها و به امید رخنه ای دوباره به ایران با استفاده از مناطق احتمالی متصرفی سنی ها و یعثی ها نبوده است ؟ . جواب من به این سئوال مثبت است و تحلیل و اخبار سازمان مجاهدین خلق در این باره درست بوده است . آیا جمهوری اسلامی که خود در خانه ای شیشه ای نشسته و در راه حاکمیت خود کارگرو دهقان و سنی و بهایی و فدایی و مجاهد و توده ای را به بدترین شکل سرکوب و قتل عام کرده است و آماده همکاری با آمریکایی است که که دلیل شکل گیری خود را اساسا مبارزه با تجاوز طلبی آن می داند ، حقا نیتی برای محکوم کردن نیروهای اپوزیسیون سرنگونی طلب دارد ؟
بر خورد دولت آمریکا با اعلام آماددگی دولتمردان جمهوری اسلامی برای همکاری با واشنگتن در سرکوب ” داعش ” که از سوی ” روحانی ” اعلام شده و این اشتیاق به همکاری حتی در پایگاههای اینترنتی وابسته به نیروهای اصولگرا نیز انعکاس یافت از سوی آمریکا بتدائا بی اعتنایی و استنکاف وبعدا در حد مذاکرات دیپلماتیک بدون رسیدن به نتیجه اجرایی مشخص بود . آمریکا در برخورد با فراهم شدن زمینه های تجزیه عراق و شکل گیری قدرتی که به خون شیعیان تشنه است ، سعی کرده است ژست عدم رضایت از پیشرفت ” داعش ” را گرفته که مذاکرات 5+1 ادامه پیدا کرده و ج.ا. تهدید به قطع مذاکرات و از سر گیری غنی سازی 20% نکند . اما فارغ از لبخندهای رصایت آمیز و ابلهانه “ظریف ” از قبول مذاکره آمریکا با ایران در باره ” عراق ” ، به مجرد استقرار قطعی ” داعش ” در غرب عراق ، جمهوری اسلامی با توطئه های بیشتری روبرو خواهد شد .
” تهران ” این نکته را در نظر نگرفته که آمریکا به همان اندازه که ” القاعده ” و ” داعش ” را تروریست می داند ، جمهوری اسلامی را نیز نیرویی که در نظم اقتصادی و سیاسی مورد نظر آمریکا در منطقه اخلال ایجاد می کند مزاحم و تروریست می داند . روش برخورد غرب با ج.ا. تحمل این نظام سیاسی وجستجو بدنبال یافتن امکان سرنگونی آن است . اگر قبول کنیم که غرب خواهان خلاص شدن از دست جمهوری اسلامی است بدون اینکه حود حتی یک تیر شلیک کند آنگاه می توان احتمال داد که تشکیل قدرتی بنام ” داعش ” در مناطق سنی نشین عراق به مثابه ابزار فشاربر جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته ای و همچنین به مثابه محلی که از انجا می توان به تحریکاتی بر علیه جمهوری اسلامی دست زد ، مطرح است . همانطور که ” اوباما ” در ” وست پوینت ” طرح کرد آمریکا نیاز به شرکایی دارد که در کنار این کشور با تروریست ها نبرد کرده و آمریکا با مداخله نظامی در کشورها موجبی برانگیختن تنقر بر علیه نظامیان آمریکا نشود .
در این راستا ست که می توان ادعا کرد ” اوباما ” با اخثصاص 5 میلیارد دلار برای مبارزات ضد تروریستی ، اساسا بدنبال تربیت تروریست هایی است که نیروهای مزاحم قدر قدرتی آمریکا را از میان بر می دارند نیروهایی پر از تنفر اید ئولوژیک که با کشتن رقبای سیاسی خود گویا در حال ساختن قصرهایی برای خود در طبقات بهشت هستند و در این ارتباط چه آن شیعه ای که تنفر ضد وهابی کورش کرده و چه آن تروریست عضو داعش که سرباز شیعه عراقی را در خیابان ذبح می کند به یک اندازه اسیر دست سیاستهای ضد مردمی هستند .
حال به بحث خود بر می گردیم ، چشم انداز نبرد ” داعش ” تجزیه” عراق به سه منطقه است . به نقشه مناطق تحت کنترل داعش نگاهی بیندازید ، این مناطق به داعش این امکان را می دهد تا بتواند بخشهای شیعه نشین عراق ، مناطق شرقی سوریه و کوهستان های غرب ایران را که عموما کرد و سنی بوده و امکان شعله ور شدن اتش جنگ های قومی در آن وجود دارد را مورد حمله قرار دهد .
نکته بسیار مهم اینکه انقلابیون و اصولگرایان جمهوری اسلامی که بزعم خود با صرف میلیاردها دلار ، جنگ را از مرزهای خود دور کرده و با برخوردی ضد اخلاقی جنگ را در دفاع از خود به مردم سوریه و لبنان تحمیل کرده بودند و دشمنان خود را در پشت خاکریزسنگرهای حزب الله د ر لبنان و حماس در اسراییل و علوی ها در سوریه زمینگیر کرده بودند ، اکنون که بطلان ادعا هایشان معلوم شدهو و دشمنان خون اشام و بیرحم خود را در پشت مرزهای غربی خود می بیینند به جای مستحکم کردن صفوف ملت، به همکاری با آمریکا برای سرکوب یورش گران احتمالی چشم دوخته اند و حریف نیز تا کنون آنان را در پیچ و خم دالانهای تشریفات دیپلماتیک سر می دواند .
همه ما به یاد داریم با خوانده ایم که روزی ” آیت الله خمینی ” بر سر ” محمد رضا شاه ” فریاد کشید که ” این آمریکا دوست تو نیست به سوی ملت بازگرد ” ، اکنون نیز ملت دوستان و متفکران و روشنفکران این آب و خاک باید به ج.ا هشدار دهند که : آمریکا تو را در مقابل داعش همراهی نحو اهد کرد ، داعش خود نوک تیز پیکان حمله آنانی است که در اشتیاق سرنگون کردن تو لخظه شماری می کنند به سوی ملت باز گرد و چشم از یاری جستن از بیانگان بر گیر “
با آمریکا و غرب باید چه باید مناسباتی داشت ؟
در یکصد سال گذشته بخشی از دولتمردان ما برای آبادانی و پیشرفت کشور شیفته روشهای پیشنهادی غرب بوده اند ، بعد از انقلاب ایتدائا دشمنی کور و اخیرا سودای روابط هم سنگ و برابر داشتن با آمریکا و اروپا چشم خرد دولتمردان ما را کور کرده است .
سیاستمداران آمریکایی و اروپایی هیچگاه با حاکمان مستبد چه شاه باشد چه بیت رهبری ، روابط برابر و مبتنی بر احترام متقابل برقرار نخواهند کرد . شاید تنها الگوی ما برای یک رهبر سیاسی متعادل ” مصدق ” بزرگ باشد . البته هم شاه و هم جمهوری اسلامی مستبد ، دشمنان ذاتی این سیاستمدار بزرگ ایران بودند و هستند و عاقبت کارشان نیز معرف حصور همگان است .
جمهوری اسلامی چه باید بکند :
چمهوری اسلامی باید از اشتباه ” مالکی ” و ” اسد ” درس بگیرد ، تقسیم عدلانه قدرت و ثروت ، دمکراتیزاسیون اقتصادی و سیاسی ، به وجود آورنده بالاترین دفاع در مقابل هر حمله خارجی است . انهدام کانون های فساد اقتصادی و سرمایه های مالی که بر پا کنندگان آن خود سردمداران حزب اللهی نظام هستند وباعث به وجود آمدن فقر و فحشا و تورم و بیکاری هستند ، جذب نیروهای اصلاح طلب ، جذب نیروهای مردمی اپوزیسیون و از میان بردن ارگانهایی که امکان انتخاب شدن و انتخاب کردن آزاد را از مردم می گیرند و خلاصه سپردن ایران به دست همه ایرانیان این ها خود روشهایی است که جمهوری اسلامی را در مقابل هر حمله خارجی مصونیت خواهد بخشید. البته جملات بالا را بیشتر آرزوهای بزرگ دست نیافتنی در چهار چوب ج.ا. ، به حساب بیاورید .
نظام های سیاسی در ایران و بشمول آن جمهوری اسلامی فقط وقتی فریاد انقلاب و حق طلبی مردم را خواهند شنید که از تخت به زیر افکنده شده باشند و استخوان هایشان خرد شده باشد .
البته در در این دوره و زمانه ، جهانی سازی ، که مانند گرگ گرسنه بدنبال پاره کردن دولتهای ” فرو مانده ” در کار خویش و به وجود آوردن سرزمین های بی حفاظ است ، اجازه نمی دهد که نظامهای خود کامه فقط سرنگون شوند ، ملت و مردم حاکمان مستبد بعد از سرنگونی اینان ،باید نیز دهشت جنگ داخلی و تجزیه و برادرکشی و آوارگی را نیز تجربه کنند . گرگ های خونخوار ” داعش ” در همسایگی ما کنام گرفته اند ، اما بیت رهبری و سپاه و حزب الله هشیار نخواهند شد!! . ایران جمهوری اسلامی با سرعتی باور نکردنی به سوی فاجعه گام بر می دارد .
از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد میپیچد.
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نی زن که تو را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟…..” نیما یوشیج “
Leave a Reply