سال نو بر همگان مبارک باد به امید سال پر از پیروزی و امید برای ایران و ایرانی

سریال کف صابونی « آقا زاده » و دوگانه سازی به سبک فیلمفارسی و «خمرهای سرخ»

agha

«شهنام »  ؛ « نیما » و «مانلی»‌ فاسد و جانی — « رضا »‌ ؛ « راضیه » و« حسین »‌ آسمانی و خدایی !

(1)تفکیک معنایی چند اصطلاح :‌

خلاصه داستان سریال آقازاده

سریال آقازاده داستان زندگی پرحاشیه یک آقازاده به نام نیما بحری (امیر آقایی) را روایت می‌کند. نیما که با تکیه بر پول و موقعیت سیاسی پدرش به تمام خواسته‌های خود رسیده و جاه‌طلبی‌اش حد و مرزی ندارد با زد و بندهای غیراخلاقی و دور زدن قوانین به دنبال برداشتن قدم‌های بزرگ‌تر است. پدر نیما، امیر بحری (مهدی سلطانی) یکی از مسئولینی است که قرار است در آینده نزدیک بر مسند وزارت بنشیند و او نیز مانند پسرش با باند بازی و توطئه قصد دارد تا رقبای خود را از سر راهش کنار بزند. نیما در جریان فیلم آقازاده ،با تکیه بر پست آینده پدرش به دنبال آغاز یک پروژه عظیم، پولساز و البته غیرقانونی در زمین‌های شمال کشور است.

او برای انجام این کار سفرهای متعددی به شمال دارد و در یکی از این سفرها طی اتفاقی با دختری ساده و خوش قلب به نام راضیه آشنا می‌شود. راضیه که همواره از سادگی زندگی خود ناراضی بوده و به دنبال زندگی بهتر می‌گردد، جذب جاه‌طلبی نیما شده و شهر خود را ترک می‌کند و به تهران می‌رود؛ غافل از اینکه برای به دست آوردن زندگی بهتر باید بهایی سنگین پرداخت کند. در طول ماجرای سریال اقازاده متوجه بهای سنگینی که راضیه باید بپردازد خواهیم شد.

  خلاصه داستان فیلم از این سایتنقل شده است

« آقا زاده » بعنوان یک « سریال » زیبا و خوش ساخت است

سریال برای مخاطب برنامه های تلویزیونی ایرانی جذابیت های تصویری بسیار دارد ؛ در دوره ای که درسریال « پایتخت »‌نشان دادن یک نختخواب که دو همسر بر گوشه های آن و بسیار دور از یکدیگر نشسته اند ؛ خروج از سانسور نانوشته تلقی میشود ؛ اما کارگردان در « آقازاده » با دست و دلبازی تمام ُ دختر و پسر زن و شوهر و فاسق (امیر بحری پدر نیما بحری ) و معشوقه اش تا اتاق خواب همراهی می کند .

. استفاده از لوکیشن های زیبا و تحسین برانگیز ُ دست و دلبازی در استفاده از موزیک و آهنگهای ممنوعه ُ  سرعت و استفاده از صحنه های بسیار خشن ( صحنه مچاله کردن اتومبیلی که راضیه در آن نشسته با پرس صد تنی توسط « شهنام »‌ ؛ بسیار تکان دهنده و برای جوانان جویای هیجان؛ بسیار جذاب است )‌ نشان می دهد که کارگردان برای بتصویر کشاندن سناریو محدودیت های معمول سایر دست اندرکاران فیلم و سریال  را نداشته است .

 ایفای نقش توسط تکچهره ها و زیبا و جذابترین هنرپیشه های فیلم وسریال ایرانی از جمله « جمشید هاشم پور » ؛ ؛ « سینا مهراد »‌؛ « امیر آقایی » ؛« نیکی کریمی »‌ نماهای نزدیک از صورت زنان بازیگر  ( « نیکی کریمی » ؛ « لعیا زنگنه » ؛‌ « پردیس نورعابدینی » ) که از فرط استفاده از پودر وماتیک گاها حتی زننده هستند ُ اینها همه سریال را برای مخاطب سریال بسیار جذاب کرده است .

بازی  بازیگران بسیار خوب و در حد قابل قبولی در اجرای نقش موفق بوده اند و بنظر میرسد که اثر با توجه به فقدان سانسور معموله در مورد سایر آثار سینمایی ُ در رساندن پیام خود به مخاطب موفق بوده است

.  . اما پیامی که این سریال در پی القای آن به مخاطب خوداست چیست ؟ ؛ «سپاه » بعنوان پاسدار انقلاب اسلامی ؛ بدنبال رساندن کدام پیام به مخاطب بوده که حاضر شده این همه هزینه کرده و تا به این حد مرزهای ممنوعه معمول در سایر آثار سینمایی را زیر پا بگذارد ؟

پیام سریال آقازاده  اینست : آن چه خوبان همه دارند ما «ولایی» ها داریم و دیگران یکسره شر و شیطانند !

اگر یک کارگردان فیلم هندی و یا فیلمفارسی ؛ با به تصویرکشاندن عده ای دزد و شریر و متجاوز به مال و جان و ناموس مردم و قرار دان آنان در مقابل یک قهرمان یکه بزن که مظهر خوبی ها و نجات دختری که یک شخصیت بدطینت فیلم قصد کامجویی از وی دارد ؛ یک اثر سینمایی خلق کند ؛‌ اساسا تاثیرمستقیمی بر هیچ حادثه سیاسی – اجتماعی ندارد و کسی هم برای آن تره خرد نمی کند و تولید کنند گان آن از این راه به پول و پله ای رسیده و مردم هم در اوقات فراغتشان سرگرم شده اند .

اما در سریالها و فیلمهای  سریالی از نوع ؛ «شبهای برره » ؛ « گاندو »‌ ؛‌ «‌هیولا» ؛‌ « سیانور »‌ ُ؛ « رد خون »‌  « بادیگارد » و ….با آثاری روبرو هستیم که  بخشی از جمعیت و مردم ایران یعنی آخوندها و سنتی ها و حزب اللهی ها را  که طرفدار حکومت هم هستند را مظهر پاکی و حتی قداست امام گونه میداند و بخش دیگری از جمعیت را مظهر خودفروشی ُبه معنای مستقیم کلمه یعنی (‌همخوابگی زنان این بخش از مردم ایران در ازای پیشرفت و پول و ….)‌ رذالت و آدم کشی ُ ؛ وطن فروشی و همه صفات اهریمنی میداند! نام و اسامی دسته اول اسامی سنتی و مذهبی است و نام آدمهای شیطان صفت ؛ شهنام و نیما ومانلی … است .

 آیا براستی تیپ شخصینی ارائه شده از زنان در این سریال  ( معشوقه – مطیع شوهر – آش پز – پرستو – هرزه ؛ ابله و زود باور  )‌در این سریال معرف اکثریتی از زنان جامعه ما است ؟ و میدانیم که چنین نیست  زنان ایرانی چه اقشار سنتی وچه متجدد ؛‌اکثریت آنها  سختکوش؛ با وفا ُ با حیا ُ مستقل و نه آش پز و آش خور هستند.

! اما سناریو نویس و کارگردان این سریال ؛ آنقدر سعی در تخریب شخصیت زنان متعلق به اقشار متوسط کرده اند که گویا در جامعه ما فقط مردان و انهم مردان حزب اللهی و آنهم حزب اللهی های در خدمت نظام ُ انسان هستند و بقیه از زن و مرد مشتی ابله وفاسد و… هستند

این روش کهنه و زنگ زده و نشان دادن جای دوست و دشمن  همان کاری است که در تئاترهای روحوضی توسط  لوطی و عنترش « مخمل » انجام میشد واکنون استبداد سخت جان و دیرپای آخوندی ؛همان روش حذفی را با استفاده از تکنیک و امکانات دولتی انجام میدهد .

نه اینکه بخواهم به هنر بازیگری؛ فیلمبرداری ؛ کارگردانی و تدوین و موزیک متن این سریال ؛ کم بها بدهم ؛ البته که نه ؛ عوامل دست اندرکار این سریال وسایر آثار تبلیغاتی حکومت اسلامی ُ کار تخصصی خود را به بهترین وجه انجام می دهند  زیبا هستند و زیبا بازی می کنند ُ خوب کارگردانی و فیلمبرداری و تدوین می کنند .

 اگر به آنان خرده بگیریم که چرا در چنین آثار سخیفی به اجرای نقش و وظیفه میپردازند آنان حق دارند بگویند مگر یک مهندس ُ یک وکیل ُ یک متخصص کامپیوتر ودهها هزار کارمند عالیرتبه تخصص خود را در اختیار « رژیم اسلامی » نمی گذارند  و به بقای این رژیم کمک نمی کنند ؟ می گوییم آری حقیقت همین است و آنها خواهند گفت ماهم مثل میلیونها ایرانی دیگر می خواهیم نان بخوریم و هنر خود را می فروشیم و اگر این کار را نکنیم یا باید مهاجرت کنیم  و نان رسانه های رنگارنگ آنطرف را بخوریم یا مانند « محمد رسول اف »‌ممنوع الفعالیت شویم .در پاسخ چه می توان گفت ؟   باید گفت آری نمی توان در مبارزه با رژیم از همه انتظار قبول شکنجه و زندان و فقر و بیکاری و گرسنگی داشت ! مانع اساسی و علت العلل ؛ رژیم سرکوبگر حاکم بر ایران است ُ . قطعا آن زمان که میلیونها ایرانی شاغل در سیستم های مختلف دولتی دست به اعتصاب و اعتراض و نافرمانی بزنند ُ؛ هنرمندان حوزه های مختلف فعالیتهای سینمایی نیز با مردم ما همراه خواهند شد .

آیا بکار گیری  روش تبلیغاتی  زنگ زده وتا  به این حد کودکانه و ابتدایی از سر غفلت است ؟‌ نه … همه نظامهای استبدادی دشمنان خود رادر نهایت ذلت و مانند  موش و کرم و شیطان و سگ هار میدانند ُ و دقیقا در نهایت قدرت « کر و کور » شده و دقیقا آغاز سرنگونی فواره بسیار بلند از همین نقطه آغاز می شود.

 یادمان هست .« معمر قذافی » فقط چند روز قبل از سرنگونی ؛ مخالفان خود را موش نامید و بعد از آن خود در لوله های فاضلاب بدام افتاد و با او آن شد که نباید می شد !

روش شیطان سازی از منتقد به کجا می انجامد ؟

وقتی یک نظام سیاسی مخالف خود را عین شر و خود را عین خیر و خوبی میداند ؛ درچنین جامعه ای فضا ُ فضای حذف ؛ سرکوب ؛ تقلب و دروغ است و مگر امروز ُ همین فضا بر کشور ما حاکم نیست ؟  از طرفدار رژیم تا منتقد آن معتقد هستند که چنین فضایی بر جامعه حاکم است و مقصر اصلی آنهم خود رژیم حاکم است ُ ایا میدانید خمرهای سرخ درست با چنین دیدگاهی از انگیزه لازم برای قتل عام دو میلیون نفر برخوردار شدند ؟‌ آیا میدانید « هیتلر »‌درست با چنین دیدگاهی دست به کشتار و آدم سوزی و یهودی سوزی زد و در سراسر جهان میلیونها نفر را به خاک و خون کشید ؟ نه اینکه بخواه بگویم «خامنه ای » و عواملش قدرت ایجاد چنین فجایع هولناکی را دارند اما یکم اینکه بقول مثال معروف ایرانی : یک مگس یک دیگ آش را آلوده نمی کند اما دل را چرکین می کند و دوم اینکه این نگرش تقسیم جامعه به دو اردوگاه خیر و شر و خود را نماینده خوبی دانستن و مخالف خود را نماینده « شیطان » دانستن منجر به ایجاد تلاطمات اجتماعی ؛ اقتصادی و سیاسی بسیار شده است .

در صحنه ای از سریال؛ شخصیت محوری آن « مانلی » دختر جوانی که بعشق « حامد » بازجوی حزب اللهی ؛ متحول شده و نام « راضیه » را دوباره برای خود برگزیده ؛ فریب خورده و به داخل یک قبرستان ماشین کشیده می شود و شخصیت منفی سریال « شهنام »‌ ُ با یک بیل مکانیکی ُ اتومبیل را که « راضیه » در آن نشسته بلند کرده ُ داخل ماشین پرس قرار داده و با مچاله و له کردن اتومبیل ؛ « راضیه » را می کشد …یک  بسیجی یا  سپاهی که یا بازجو است یا مامور زندان و یا مامور سرکوب تظاهرات ؛ با دیدن همین صحنه و با توجه به اینکه « شهنام » در این سریال یک ضد ارزش و ضد حکومت و در سوی اصلاح طلبان  معرفی شده چنان تنفری از اصلاح طلب و دمکرات و بی حجاب و بد حجاب ؛ پیدا می کند و چنان انرژی منفی نسبت به هر نوع دگر اندیش در وی پیدا می شود که برای شکنجه و سرکوب و حتی آدم ندانستن آنها تردید بخود راه نخواهد داد… و این همان روش خطرناک ضد اجتماعی است که قبل از « سازمان هنری اوج » و « سپاه » و « خامنه ای »‌ ُبوسیله  «گوبلز» در آلمان و « نون چه آ » در رژیم « خمر های سرخ » در پیش گرفته شد و در همه مواردی از این دست به بروز فجایع غیر قابل باور انسانی منجر شده  … اصحاب « حزب الله » به کجا میروند ُ؟ آیا نمیدانند که این رژیم ها سیاسی و دولت ها هستند که می آیند و میروندو ملت ها برجای خواهند ماند ؟‌  

البته از یاد نبریم که عموم چنین آثاری در مجموعه بزرگتری از تبلیغات اقتدارگریان جای می گیرند که درپی حدف اصلاح طلبان و اعتدالگرایان از قدرت سیاسی؛  غیر سیاسی و بیخطر کردن اقشار متوسط و پیروزی در انتخابات آتی ریاست جمهوری است .

****************************************************************

(1)تفکیک معنایی چند اصطلاح :‌

–       سریال کف صابونی :  منظور از سریال کف صابونی ُ مجموعه های تلویزیونی هستند که علیرغم حجم و زرق و برق و سرمایه گذاری کلان در برای تولید آن ُ اما از نظر محتوی هنری ُ بسیار فقیر و ضعیف هستند و صرفا برای پر کردن وقت مخاطب میلیونی و از سوی رسانه های رسمی دولتی  بر روی آنتن میروند .

–       «دوگانه سازی » : ُ نظامهایی که فقط منافع خود و اقلیت محدود طرفدار خود را مقدم بر منافع کل کشور و حتی کل دنیا و بالاتر از آن ُ همه هستی میدانند سعی بر تبلیغ دیدگاههای خود بعنوان یگانه دیدگاه درست از واقعیت داشته و بنابراین شخصیت ها و افراد مجری گوش بفرمان  خود را بعنوان یگانه انسانهای پاک؛منزه؛ عاقل و منصف و فداکار معرفی می کنند و هر آنکس که با دیدگاههای آنان کوچکترین مخالفتی داشته باشد در جایگاه شیطان و مدافع اهریمن جای می گیرد . رهبران جمهوری اسلامی بعنوان یک رژیم « تمامیت گرا »‌ ُ نظرات و منافع خود و حامیان خود را بعنوان بهترین نظرات و منافع بر حق ؛ تبلیغ کرده و هرنوع مخالفت با این نظرات و منافع را به بدترین شکل سرکوب و از نظر تبلیغاتی محکوم و بی آبرو می کند .

–       فیلمفارسی ( اصطلاحی است که اولین بار توسط هوشنگ کاووسی در مجله فردوسی برای سینمای عامه‌پسند ایران به کار برده شد) . در این نوع ازاثر ُ؛ هدف اصلی مجموعه تولیبدتولید کننده فیلم ؛ نه ارتقاء هنر ؛ که اساسا کسب در آمد ؛ تکرار دیدگاه نظام حاکم سیاسی در باره مسائل روز آنهم بشکل اغراق آمیر و گاها مهوع است .

–       « خمرهای سرخ»‌ :‌ اعضای این گروه کمونیستی – مائویستی افراطی از سال 1979-1975 بر کشور کامبوج حکومت و در طی اینمدت با اتکا به همان روش و استدلال  اقلیت شیطانی در مقابل اکثریت خیر و بر حق ( خود و طرفدارانش ) حکومت وحشت و ترور را بر کشر خود حاکم و حدود 2 میلیون نفر از جمعیت 8 میلیونی کشور کامبوج را کشت و با برپایی زندانها و اردوگاههای کار اجباری ُ لکه ننگی بر پیشانی خود نهاد .

«شهنام » ُ؛ « نیما » و «مانلی»‌ فاسد و جانی — « رضا »‌ ُ؛ « راضیه » و« حسین »‌ آسمانی و خدایی !

حکومت اسلامی ایرانی ؛ متحد بازار و اقشار سنتی و ضد اقشار مرفه متجدد و متوسط شهری است . دستگاههای تبلیغاتی و رسانه ای که با مالیات و پول همه مردم تامین میشوند ؛ اما در قریب به اکثریت برنامه های سیاسی و اجتماعی و هنری خود سعی در معرفی اقشار متوسط و متجدد بعنوان مردمی فاسد ُ دزد ؛ مختلس ؛ وطنفروش ؛ لاابالی داشته واسم شخصیت های منفی فیلمها وسریالها نیز از اسامی مورد علاقه همین اقشار انتخاب می شوند ُ در سریال آقازاده که سازنده آن « سازمان رسانه ای اوج » نزدیک به « سپاه پاسداران »‌ اعلام شده ُ نام شخصیت های دزد و قاتل و فاسد « شهنام » ( منظورشان همان شاهنامه بوده است !  )‌ ؛« مانی » ؛ « مانلی » و نام آدم خوبها « رضا »‌؛‌ ؛ راضیه »‌؛‌ « امیر حسین » است و شرورترین آدم بدها را « دکتر » و سردسته آدم خوبها را «حاجی » صدا میزنند . البته «برادران غیور! » سناریو نویس در «سازمان هنری اوج» یادشان رفته که که آقایان حز ب اللهی بر سر داشتن عنوان « دکتر » و « مهندس » و دست به هر تقلب و نیرنگی می زدند و می زنند .

 

Tagged as: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Twitter picture

You are commenting using your Twitter account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s

Start here

%d bloggers like this: