اینروزها دیدن و شنیدن اخبار و ویدیوهایی که کتک خوردن افراد معروف به ارزشی را نشان میدهند به امری متداول تبدیل شده است . اگر وضع به همین منوال پیش برود حزب اللهی جماعت بزودی به افرادی تو سری خور و بدبخت تبدیل می شوند که از ترس حمله رقبا باید بدنبال سوراخ موش بگردند .
مدتی پیش ویدیویی در شبکه های اجتماعی بنمایش گذاشته شد که نشان میداد یک خانم حز ب اللهی بعد ازدخالت در امرحجاب یک سرنشین دیگر مترو، مورد هجوم وی قرار گرفته و با ضرب و شتم وی را از واگن مترو بیرون می اندازند .
در مورد دیگری یک خانم چادر مقنعه ای که به یک زن دیگر در مورد رفتارش و یا طرز صحبتش تذکر بیموردی که اساسا در شرح وظایف شهروندی هیچکس نمی گنجد، داده بود مورد ضرب و شتم وی قرار گرفته و بقول معروف پای چشمش کبود شده بود و نمونه هایی از این دست روز بروز در حال افزایش است . اخیرا یک بسیجی که تحت عنوان « امر بمعروف » درامر پوشش و رفتار دیگران دخالت کرده بود در درگیری کشته شد !
همین چند سال پیش بود که فضای مجازی و حقیقی و سطح خیابانها در کنترل و اختیار حزب اللهی و ارزشی و چماق بدست بود ُ یاد داریم که چند حزب اللهی «فائزه هاشمی رفسنجانی» را در خیابان و در ملاء عام مورد هتک حرکت قرار میدادند و یا حتی فردی به نام « سعید عسگر » ُاقدام به ترور یک شخصیت سیاسی بنام « سعید حجاریان » کرده و نهایتاهم از مجاذات فرار کرد . اینان قدرت قرق خیابان و حمله به سفارت عربستان و اسید پاشی بر روی زنان را هم داشتند، اینان حتی اقدام به کشتن زنان بی پناه و بدبختی که از روی فقر ُ تن فروشی می کردند کردند و نهایتا آنرا به گردن فردی بنام « سعید حنایی » انداخته و برای جلوگیری از طرح جنایت ، وی را توسط «قاضی منصوری» که خودنهایتا نیز کشته و مفقود شد، اعدام کردند . کشتار بیرحمانه نویسندگان در جریان قتلهای زنجیره ای که به شکل سلاخی و کار آجین شدن بود بدست همین عناصر صورت گرفت .
اما ازیاد نبریم یکی از ویژگیهای ساختارهای سیاسی در ایران و در زمانی که دچار بحران می شوند انداختن همه تقصیر ها بگردن همین عناصر که عموما نزدیکترین افراد به هسته اصلی قدرت هستند می باشد،آیا حکومت از حزب اللهی ها روی گردان شده است ، می توان گفت که رژیم از عناصر معروف به عدالت طلب حزب اللهی رویگردانده اما فعلا به حزب اللهی های شرور بازجو و شکنجه گر و زندانبان برای بسیج کردن در خیابان نیاز ندارد هر چند که همین افراد را هم برای روز مبادا نگه میدارد .
می خواهم بگویم که اینانی که اکنون با سر وروی کبود ابراز مظلومیت می کنند و پدر معنویشان « خامنه ای » بخاطر خالی شدن کیسه و نیاز به بدست آوردن بخش هایی دیگر از مردم ، پشت آنها را خالی کرده است خود گرگهای درنده ای هستند که آنوقت که « رهبر » از آنها حمایت می کرد به صغیر و کبیر رحم نمی کردند . بیرحمی های اینان را در اتاقهای شکنجه، کهریزک ، زندانها و سرکوب تظاهرات قابل مشاهده بود .
اما بحث ما دراینجا نه خط و نشان کشیدن برای این گرگهای درنده که موضوع اینستکه چرا این گرگها اکنون و فعلا! به زنجیر کشیده شده اند ؟ چرا کتک میخورند ِ چرا دیگر نمی توانند «جز مواردی که خود آقا بگوید و نیاز داشته باشد »کفن پوشان به خیایان آمده و تظلم خواهی کنند ؟ توضیح میدهیم
آنسوتر شاهد باز شدن فضای بیشتر برای اقشاری هستیم که همین جماعت درنده و چماق بدست بیشترین تضادها را با آنها داشتند و با کسانی که اینان و با کمک تبلیغات حکومتی آنانرا « ایادی بیگانه » ، «معاند » ، « فاسد » و … می نامیدند . در خیابانی شاهد هستیم که خانمی با آهنگ و کف ودست حضار میرقصد ، در تصویرهایی که همین گرگهای مظلوم کتک می خورند اتفاقا توسط کسانی مورد ضرب و شتم قرار می گیرند که تا دیروز مورد غضب حکومت و مورد نوازش های ! چماق بدستان بودند .
خانمی در یک رستوران میکرفن را بدست گرفته و چنان می خواند که گویی در کاباره شکوفه نو می خواند و بقول معروف « شاه برگشته » !
چه اتفاقی افتاده ؟ آیا پایگاه اجتماعی رژیم تغییر کرده ؟ خامنه ای « آدم » شده ؟ نه تغییر اساسی صورت نگرفته ، « ج.ا.» اساسا به هیچ بخش از مردم وابستگی دائمی ندارد ، موضوع اینستکه آنموقع که «حزب اللهی و ارزشی» خیابان قرق می کرد و چماق می کشید، مورد نیاز حکومت بود ! باید به عراق و سوریه میرفت و خون میداد و سر میداد … حزب اللهی ها به هر جا که خامنه ای خواست رفتند و سرشان هم دادند وزنان کشته شده اشان هم مثل غنیمت بعقد و ازدواج دایم و موقت آخوند و سران حکومت د رآمد !
در این باره بیشتر بخوانید «
« خامنه ای» اما امروز در عراق و سوریه محدود شده است ُ تحریمها فشار می آورند ُ دولت برای کسب در آمد باید اموال خود را در بورس بفروش بگذارد ، بسیجی و حزب اللهی که حداکثر ماهی دو تا سه میلیون تومان حقوق دارد که نمی تواند کارخانه بخرد و وارد بورس سهام شود ! از نظر آخوندهای بیرحم ُ بسیجی بدرد این میخورد تا به اسم دفاع از حرم به سوریه راهی اش کنند و سرش بر روی سینه اش گذاشته شود و بعد هم بقیه قضایا …
خامنه ای و آخوندهای بیت وی به سرمایه گذارانی نیاز دارند که 50 ، 100، 200، 500 میلیون پس انداز داشته باشند واینستکه می بینیم امروز حزب اللهی کتک می خورد و پای چشمش کبود می شود .
از دیگر سو بزودی در ایران هم انتخابات ریاست جمهوری است، خامنه ای و س
پاه در این انتخابات خواهان آن هستند که فرد مطیع خودشان از صندوقها بیرون بیاید و برای این هدف نیز اقشار متوسط و مرفه و متمایل به اصلاح طلبان باید یا اصلا در رای گیری شرکت نکنند و مشکل ایجاد نکنند و یا در صورت شرکت کردن به کاندیدای مورد نظر بیت و سپاه رای بدهند،اینستکه می بینیم بساط رقص و آواز درخیابانها و معابر بپاست ، در فیلمها وسریالها مو و سر و اندام زنان هنرپیشه به اسم خارجی بودن بنمایش در می اید و دیکر از فریادهای « وااسلاما » خبری نیست . یعنی خامنه ای و سپاه فرزندان حزب اللهی و ادعاهای خود را به پشیزی و چشم انداز رای گیری فروختند…..به چه کسانی ؟؟ به انهایی که تا دیروز به آنان لقب های نه کمتر از وطنفروش و فاسد و … میداند
نتیجه اینکه نظام ولایی از حزب اللهی و اقشار مرفه و نیمه مرفه و بازاری و عموم مردم بعنوان ابزاری برای حل مشکلات سیاسی – اجتماعی اش سوء استفاده کرده و به هیچکس و هیچ چیز اعتقاد ندارد و خلاصه فروشنده خوبی است وبقول معروف اینان یک « باند حکومتگر » هستند که نه با احدی پیمان اخوت می بندند و نه با شریرترین دشمنان این آب و خاک و ایران و ایرانی ُ دشمنی دارند و خلاصه این قوم حاکم ُ مجموعه خطرناکی هستند که میروند تا ایران ما را با فاجعه روبرو کنند اینکه اکشور ما از درون آن فاجعه محتمل و خاکستر باز خواهد برخاست و سر بر خواهد آورد یا نه موضوع بحث دیگری است .
حق عرازشه هست که مثل سگ(بلانسبت)کتک بخورن